کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از بس از بسکه بسکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آز
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزونطلبی، حرص، زیادهخواهی، شره، طمع، ولع ۲. احتیاج، حاجت، نیاز ≠ قناعت
-
آز
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] ( اِ.) 1 - حرص ، طمع ، زیاده جویی . 2 - آرزو.
-
آز
لغتنامه دهخدا
آز. (اِخ ) نام شهری است .
-
آز
دیکشنری فارسی به عربی
جشع
-
lab-on-a-chip
آزـ تراشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] سامانۀ فوقریز و یکپارچۀ آزمایشگاهی بر روی یک تراشه
-
اِز مُودارى
لهجه و گویش بختیاری
ez modâri نام نوعى بازى.
-
preceramic
پیشازسفال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای که در آن انسان هنوز به سفالسازی دست نزده بود
-
اَزْ هَمْ بِدَرْ
لهجه و گویش گنابادی
azhambedar در گویش گنابادی یعنی نگران و آشفته حال ، استرس داشتن
-
اِز بار رفتن
لهجه و گویش بختیاری
ez bâr raftan سقط شدنِ جنین.
-
اِز پُشت گرفتن
لهجه و گویش بختیاری
ez pošt gereftan یکدستى زدن، زیر زبان کسى را کشیدن.
-
چَپ اِز را
لهجه و گویش بختیاری
čap ez râ مخالفِ هر پیشنهاد، خودرأى.
-
آز و شره
فرهنگ گنجواژه
حرص.
-
اِز و جِز
فرهنگ گنجواژه
التماس، لابه.
-
هُنّى پُشت اِز را
لهجه و گویش بختیاری
honni-pošt-ez-râ آدم یکدنده و لجوج.
-
حرص و آز
فرهنگ گنجواژه
طمع.