کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازگیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ازگیل
/'azgil/
معنی
۱. میوهای کرویشکل، گوشتالو، قهوهایرنگ، شیرین، و کمی گس.
۲. درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گلهای سفید.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آزخ، آژخ
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازگیل
واژگان مترادف و متضاد
آزخ، آژخ
-
ازگیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ازگل› (زیستشناسی) 'azgil ۱. میوهای کرویشکل، گوشتالو، قهوهایرنگ، شیرین، و کمی گس.۲. درختچۀ خاردار و جنگلی این میوه با گلهای سفید.
-
ازگیل
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) 1 - درختچه ای است خاردار با چوبی سخت و محکم و شکوفه های سفید. 2 - میوة درخت ازگیل که قهوه ای رنگ و ترش مزه است .
-
ازگیل
لغتنامه دهخدا
ازگیل . [ اَ ] (اِ) درختچه ای که در همه ٔ جنگلهای شمالی حتی ارسباران وگلی داغ و گردنه ٔ چناران میروید. حدّ سفلای آن سواحل آستارا و حد علیا، کتول در ارتفاع 2000 گزی . (گااوبا). ازگِل . نلکه . زعرور. سِر (در آستارا). زِر. تُرسه سِر (در طوالش ). فَتَر (...
-
واژههای مشابه
-
ازگیل ژاپنی
لغتنامه دهخدا
ازگیل ژاپنی . [ اَ ل ِ پ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به انبه ٔ ژاپنی شود.
-
جستوجو در متن
-
medlar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالهار، ازگیل، درخت ازگیل
-
MEDLARS
دیکشنری انگلیسی به فارسی
MEDLARS، ازگیل، درخت ازگیل
-
آکوج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آکج› (زیستشناسی) 'ākuj = ازگیل
-
کونوس
واژهنامه آزاد
ازگیل
-
فتر
لغتنامه دهخدا
فتر. [ ف َ ت َ ] (اِ) ازگیل . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به ازگیل شود.
-
shadberry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شادابی، میوه ازگیل
-
shadbush
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shadbush، درخت ازگیل
-
shadbushes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shadbushes، درخت ازگیل