کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازنی
لغتنامه دهخدا
ازنی . [ اَ زَ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به ذویَزَن . یَزَنی . یزانی . ازانی . - رمح ازنی ؛ نیزه ٔ راست منسوب بذی یزن ، و هو ملک من ملوک حمیر. (مهذب الاسماء).
-
ازنی
لغتنامه دهخدا
ازنی . [ اَ نا ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از زانی . زانی تر.- امثال : ازنی من حَمامَة . ازنی من سجاح ؛ هی امراءة من بنی تمیم بن مرة کانت ادعت فیهم النبوّة. ثم حملتهم علی ان زفوها الی مسیلمة المتنبی لعنهما اﷲ فوهبت نفسها له فقال لها:الا قومی الی المخدع ...
-
واژههای مشابه
-
ساخته شده ازنی
دیکشنری فارسی به عربی
قصبة
-
واژههای همآوا
-
اذنی
لغتنامه دهخدا
اذنی . [ اَ ذَ ] (ص نسبی ) منسوب به اَذَنَة، از مشاهیر بلدان ساحل شام قرب طرسوس وجماعتی از علماء از آن جای برخاسته اند. (سمعانی ).
-
اذنی
لغتنامه دهخدا
اذنی . [ اُ ذُ نی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به اُذُن . || شخص بزرگ گوش .
-
اضنی
لغتنامه دهخدا
اضنی . [ اَ نا ] (ع ن تف ) سنگین تر.لاغرتر: لا مرض اضنی من قلةالعقل . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
قصبة
دیکشنری عربی به فارسی
ني , ني شني , قصب , ساخته شده ازني , الت موسيقي بادي
-
ازانی
لغتنامه دهخدا
ازانی . [ اَ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به ذویزن . اَزنی . یَزَنی . یَزانی . - رُمح ٌ ازانی ؛ نیزه ٔ یزنی . (منتهی الارب ). یعنی نیزه ٔ از یزن که وادیی است یا قبیله ای از حِمْیَر. - سیف ازانی ؛ سیف یزنی .
-
یزنی
لغتنامه دهخدا
یزنی . [ ی َ زَ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به یزن . (ناظم الاطباء). یک قسم نیزه که ذویزن پادشاه یمن اختراع آن رانموده بود. (ناظم الاطباء). منسوب به ذویزن . ازنی . ازانی . (یادداشت مؤلف ). نیزه ٔ منسوب به ذویزن که وادیی است از آن قبیله ای از حمیر. رمح یز...
-
یزانی
لغتنامه دهخدا
یزانی . [ ی َنی ی ] (ص نسبی ) نیزه ای منسوب به ذویزن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). رمح یزانی و یزنی ، منسوب است به ذویزن و او از پادشاهان حمیر بود. (مهذب الاسماء). یزنی . ازنی . ازانی . منسوب است به ذویزن . (یادداشت مؤلف ).
-
خشن خانه
لغتنامه دهخدا
خشن خانه . [ خ َ ش َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ای که ازنی بوریا سازند. (ناظم الاطباء)(آنندراج ). || خانه ای که بر در و پنجره ٔ آن خارشتر بندند و آب بر آن پاشند تا هوا و نسیم سردبدرون آن آید. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) : همی بینیم که مردمان مرگرما...
-
یزن
لغتنامه دهخدا
یزن . [ ی َ زَ ] (اِخ ) رودباری است و نام ذویزن پادشاه حمیر از آن است زیرا از آن رودبار حمایت و نگهداری کرد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام وادیی . (ناظم الاطباء). نام وادیی است در یمن . (از معجم البلدان ). وادیی است به یمن که «ذو» بدان اضا...