کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازدست دادنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازدست دادنی
دیکشنری فارسی به عربی
مادة مستعملة لمرة واحدة
-
واژههای مشابه
-
ازدست پزا
لغتنامه دهخدا
ازدست پزا. [ اَ دَ پ َ ] (ص مرکب ) فطیر. (السامی فی الاسامی ). ازدست فزا. نانی که خمیر آن نرسیده باشد. (برهان ). نانی که پیش از برآمدن خمیر پزند. (رشیدی ). || نان لواش را گویند که روی ساج پخته باشند.
-
ازدست فزا
لغتنامه دهخدا
ازدست فزا. [ اَ دَ ف َ ] (ص مرکب ) ازدست پزا. رجوع به ((ازدست پزا)) شود.
-
ازدست دادن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: das-de hâdehi طاری: az dast hâtây(mun) طامه ای: az dast hedâɂan طرقی: az das hâtâymun کشه ای: az dast hâtâymun نطنزی: az dast hâdâɂan