کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازدحام کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ازدحام کردن
دیکشنری
crowd, flock, overcrowd, press, scrum, swarm, throng
-
جستوجوی دقیق
-
ازدحام کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تلملم , حشد , صحافة , غوغاء , قطيع
-
واژههای مشابه
-
congestion avoidance
ازدحامپرهیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] اقدام برای جلوگیری از بروز شلوغی و کاستن از بار شبکه
-
traffic congestion
ازدحام تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ازدحام وسایل نقلیه و عابر پیاده در معابر بهحدیکه سرعت حرکت بهشدت کاهش یابد و مانع حرکت روان وسایل نقلیه شود
-
ازدحام مردم
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
جستوجو در متن
-
overcrowd
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیش از حد، بسیار شلوغ کردن، انبوه شدن، ازدحام کردن
-
mobbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مباحثه، ازدحام کردن
-
thronging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
thronging، ازدحام کردن
-
swarms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
swarms، ازدحام، گروه، دسته زیاد، گروه زنبوران، ازدحام کردن، هجوم اوردن
-
swarm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ازدحام، گروه، دسته زیاد، گروه زنبوران، ازدحام کردن، هجوم اوردن
-
crowded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلوغ، ازدحام کردن، چپیدن، بازور و فشار پر کردن
-
تلملم
دیکشنری عربی به فارسی
روي هم ريختن , روي هم انباشتن , ناقص انجام دادن , ازدحام کردن , مخفي کردن , درهم ريختگي , ازدحام , اجتماع افراد يک تيم , کنفرانس مخفيانه
-
غوغاء
دیکشنری عربی به فارسی
انبوه مردم , جمعيت , غوغا , ازدحام کردن
-
swarmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
swarmed، ازدحام کردن، هجوم اوردن