کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازدحام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ازدحام
/'ezdehām/
معنی
هم فشار آوردن جمعیت و هنگامه برپا کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اجتماع، جمعیت، جنجال، شلوغ، شلوغی، نفوس
۲. شورش، غوغا، هجوم، هنگامه ≠ خلوت
برابر فارسی
انبوه
فعل
بن گذشته: ازدحام کرد
بن حال: ازدحام کن
دیکشنری
confluence, cram, crush, mob, press, rabble, rush, swarm, throng
-
جستوجوی دقیق
-
ازدحام
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجتماع، جمعیت، جنجال، شلوغ، شلوغی، نفوس ۲. شورش، غوغا، هجوم، هنگامه ≠ خلوت
-
ازدحام
فرهنگ واژههای سره
انبوه
-
ازدحام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ezdehām هم فشار آوردن جمعیت و هنگامه برپا کردن.
-
ازدحام
فرهنگ فارسی معین
(اِ دِ) [ ع . ] (مص ل .) انبوه شدن ، انبوه جمعیت ، مزاحمت ، تزاحم . ج . ازدحامات .
-
ازدحام
لغتنامه دهخدا
ازدحام . [ اِ دِ ] (ع مص ) انبوهی کردن بر. (مجمل اللغة) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). زحام . زحمت . تزاحم . (مجمل اللغه ). مزاحمت . بک . مک . هجوم و انبوهی کردن . (مؤید الفضلاء): که غالب همت ایشان بمعظمات امور مملکت متعلق باشد و تحمل ازدحام ع...
-
ازدحام
دیکشنری عربی به فارسی
فشردن , چلا ندن , له شدن , خردشدن , باصدا شکستن , شکست دادن , پيروزشدن بر
-
ازدحام
دیکشنری فارسی به عربی
تلملم , حشد , رعاع , صحافة , مضيف
-
واژههای مشابه
-
congestion avoidance
ازدحامپرهیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] اقدام برای جلوگیری از بروز شلوغی و کاستن از بار شبکه
-
traffic congestion
ازدحام تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ازدحام وسایل نقلیه و عابر پیاده در معابر بهحدیکه سرعت حرکت بهشدت کاهش یابد و مانع حرکت روان وسایل نقلیه شود
-
ازدحام کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تلملم , حشد , صحافة , غوغاء , قطيع
-
ازدحام مردم
دیکشنری فارسی به عربی
اندفاع
-
جستوجو در متن
-
indult
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ازدحام
-
له شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ازدحام