کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازارة
لغتنامه دهخدا
ازارة. [ اِ رَ ] (ع اِ) اِزار. چادر. || مئزر. شلوار و مثل آن . (مؤید الفضلاء).
-
واژههای مشابه
-
ازاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ازار› 'ezāre پایین دیوار که از قسمتهای دیگر متمایز است و آن را با سنگ، آجر، کاشی، یا موزاییک نماسازی میکنند.
-
ازاره
فرهنگ فارسی معین
(اِ رِ) ( اِ.) آن قسمت از دیوار اطاق یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین باشد.
-
ازاره
لغتنامه دهخدا
ازاره . [ اِ رَ ] (ع مص ) بزیارت برانگیختن کس را. (منتهی الارب ). بر زیارت داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بزیارت بردن . (مؤید الفضلاء). || بزیارت شدن .
-
ازاره
لغتنامه دهخدا
ازاره . [ اِ رَ / رِ ] (اِ) اِزار. ایزار. ایزاره . هزاره . آن قسمت از دیواراطاق و یا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین بود.
-
اِزاره
لهجه و گویش تهرانی
پوشش پایین دیوار
-
واژههای همآوا
-
عظارة
لغتنامه دهخدا
عظارة. [ ع ِ رَ ] (ع اِمص ) پری و امتلاء از شراب . (منتهی الارب ). امتلاء، و آن اسم است . (از اقرب الموارد).
-
عضارط
لغتنامه دهخدا
عضارط. [ ع َ رِ ] (ع اِ) ج ِ عُضرُط. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عضرط شود. || ج ِ عُضارِط. (اقرب الموارد). رجوع به عُضارط شود.
-
عضارط
لغتنامه دهخدا
عضارط. [ ع ُ رِ ] (ع ص ) نوکر که فقط با طعام شکم خدمت کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مزدور. (منتهی الارب ). اجیر. (اقرب الموارد). || لئیم . (اقرب الموارد). عُضرُط. و رجوع به عضرط شود. ج ، عَضارط، عَضارطة. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ازار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ایزار، ازاره، هزاره› [قدیمی، مجاز] 'ezār ۱. پایین هرچیز.۲. = ازاره
-
ازار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) = ازاره . ایزاره . هزاره : پایاب ، قعر آب .
-
plinths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهویه مطبوع، ته ستون، ازاره، پایه ستون، پایه مجسمه