کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آزاد
لغتنامه دهخدا
آزاد. (ص ، اِ) نوعی سوسن و صفتی از آن و آن سوسن سپید است . (قاموس ) : گلبن اندر باغ گوئی کودکی نیکوستی سوسن آزاد گوئی ساقیی زیباستی . فرخی .سوسن آزاد و شاخ نرگس بیمار جفت نرگس خوشبوی و شاخ سوسن آزاد یاراین چنان زرین نمکدان بر بلورین مائده وآن چنان چو...
-
آزاد
لغتنامه دهخدا
آزاد. (ص ) آنکه بنده نباشد. آنکه در رقیت نباشد. حُرّ. حُرّه . ضد بنده : هر آنکس که دارد ز پروردگان ز آزاد وز پاکدل بندگان ... فردوسی .ز بس جود او خلق را بنده کردبجز سرو و سوسن کس آزاد نیست . ابوعاصم .تو آزادی و هرگزهیچ آزادنتابد همچو بنده جور و بیداد...
-
آزاد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: âzâd / vel طاری: âzâd طامه ای: âzâd طرقی: âzâd کشه ای: âzâd نطنزی: âzâd
-
آزاد
لهجه و گویش تهرانی
درخت بلند بدون میوه
-
آزاد
واژهنامه آزاد
صدای بلند-محکم زدن نیز معنی می دهد
-
علی آزاد
لغتنامه دهخدا
علی آزاد. [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (غلام ...) ابن نوح حسینی واسطی بلگرامی هندی حنفی . رجوع به غلام علی آزاد شود.
-
independent tour
گشت آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی بدون راهنما که در آن مسافران برای انجام کارهایشان کاملاً آزاد هستند
-
free variable
متغیر آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متغیری که مقید به سور نیست و بنابراین میتوان ثابتی را به جای آن قرار داد
-
متنآزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← متنباز
-
clear aspect
نمای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی برای حرکت قطار
-
open 3, open championship
مسابقۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] رویدادی ورزشی که به فرد یا گروه خاصی از شرکتکنندگان اختصاص ندارد و همۀ بازیکنان اعم از حرفهای و غیرحرفهای اجازۀ شرکت در آن را دارند
-
free aerophones
هواصداهای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از هواصداها که تولید صدا در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای محیط صورت میگیرد
-
ambient air, open air
هوای آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از جوّ که عموم مردم در بیرون ساختمانها به آن دسترسی دارند
-
آزاد به
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzād beh) آزادِ نیکو و پسندیده ؛ (در اعلام) نام مرزبان ' حیره ' در زمان یزدگرد که در جنگ با خالدبن ولید سردار سپاه مسلمین شکست خورد و به قتل رسید .
-
free float
فرجۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] مدتزمانی که یک فعالیت برنامهریزیشده میتواند تأخیر داشته باشد، بیآنکه زودترین آغاز فعالیت بعدی دچار دیرکرد شود