کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازادی عمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چاق آزادى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
čâq âzâdi kerdan احوالپرسى کردن، جویاى حال یکدیگرشدن.
-
ازادی کسی یاچیزی را خریدن
دیکشنری فارسی به عربی
فدية
-
اصول ازادی فردی در سیاست و اقتصاد
دیکشنری فارسی به عربی
فردية
-
جستوجو در متن
-
خط العرض
دیکشنری عربی به فارسی
عرض جغرافيايي , ازادي عمل , وسعت , عمل , بي قيدي
-
academic freedom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزادی آکادمیک، ازادی عمل و بیان
-
latitudes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عرض جغرافیایی، عرض، وسعت، ازادی عمل، بی قیدی
-
elbowroom
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالن غذاخوری، جای دنج، محل فراغت، ازادی عمل
-
coercion
اجبار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] هرنوع زور یا تهدید به زور که آزادی عمل را محدود میکند
-
اختیار
فرهنگ فارسی معین
(اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) گزیدن ، انتخاب کردن . 2 - (اِمص .) آزادی عمل .
-
scope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدوده، حوزه، قلمرو، وسعت، هدف، میدان، میدان دید، طرح نهایی، نقطه توجه، نوسان نما، ازادی عمل
-
scopes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدوده ها، حوزه، قلمرو، وسعت، هدف، میدان، میدان دید، طرح نهایی، نقطه توجه، نوسان نما، ازادی عمل
-
space-control operations
عملیات فضابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که آزادی عمل در فضا را برای نیروهای خودی فراهم میکند و عرصه را برای دشمن تنگ میکند
-
صیادی
لغتنامه دهخدا
صیادی . [ص َی ْ یا ] (حامص ) عمل صیاد. شکار کردن : هست آئین نیک صیادی مرگ یا دانه گرنه آزادی .دهخدا.
-
fantasy variation 2
دگرۀ فانتزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مبدلی که در آن آهنگساز نسبت به سایر انواع مبدلها از آزادی عمل بیشتری در تغییر تم (theme) برخوردار است
-
توانمندسازی
واژهنامه آزاد
(مدیریت) دادن قدرت یا اختیار یا آزادی عمل به شخصی برای انجام کاری؛ معادل Empowerment در انگلیسی. (توانمندسازی عنصر حیاتی کسب و کار در دنیای نوین است.)