کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اریح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اریح
لغتنامه دهخدا
اریح . [ اَ ی َ ] (اِخ ) دهیست بشام . (منتهی الارب ). و آن لغتی است در اریحا. هذلی گوید:فلیت ُ عنه سیوف َ اَرْیَح َ اذباءَ بفکی و لم اَکَد اَجِدُ. (معجم البلدان ).و رجوع به اریحا شود.
-
اریح
لغتنامه دهخدا
اریح . [ اَ ی َ ] (ع ص ) محمل اریح ؛ بارگیر فراخ . (منتهی الارب ). اَروَح .
-
واژههای همآوا
-
آریه
لغتنامه دهخدا
آریه . [ رِ ی ِ ] (اِخ ) نام سپهدار ایرانی طرفدار پادشاهی کوروش صغیر. این سپهدار در جنگ کوناکزا در 401 ق .م . فرمانده میسره ٔ سپاه بود. پس از شکست کوروش دوستی خود را با یونانیان نگاه داشت و نقشه ٔ بازگشت ده هزار سرباز مزدور یونانی را او طرح کرد، لیکن...
-
آریه
لغتنامه دهخدا
آریه . [ ری ی َ ] (ع اِ) (شاید از ریشه ٔ فارسی آرواره ) سوراخ که دندان در آن جای دارد. (بحرالجواهر). || آری ّ. آخیه که چهارپایان را بدان بندند. معلف . ج ، اواری .
-
اریه
لغتنامه دهخدا
اریه . [ اَ ی َ ] (سانسکریت ، ص ) در سانسکریت به معنی آریائی است . (یسنا تألیف پورداود ج 1 ص 34).
-
اریه
لغتنامه دهخدا
اریه . [ اِ ی َ ] (اِخ ) یکی از کوههای دوهزار مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 153 بخش انگلیسی ).
-
اریه
لغتنامه دهخدا
اریه . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) شهری است در پنسیلوانی ازممالک متحده ٔ آمریکا در ساحل جنوبی دریاچه ای پهناورموسوم بهمین نام . جمعیت آن 142000 تن و لنگرگاه زیبائی دارد و دارای استحکامات متین و راه آهن میباشد. راههای شوسه ٔ بسیار نقاط ناحیت مزبور را بهم مربوط ...
-
اریه
لغتنامه دهخدا
اریه . [ اِ ی ِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ پهناوری است در آمریکای شمالی ، میان دومینیون متعلق بانگلیس و ممالک متحده از جانب شمال غربی محدود است بخطه ٔ قناده از دومینیون مزبور و از جهت جنوب شرقی با جمهوریهای نیورک ، پنسیلوانی ، و اوهیو متعلق بممالک متحده و از ...
-
عریه
واژهنامه آزاد
(دراصطلاح فقه) درخت خرمایی است که در منزل دیگری کاشته شده است.