کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارکئون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارکئون
/'arko(e)'on/
معنی
= ارکون
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارکئون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] [قدیمی] 'arko(e)'on = ارکون
-
ارکئون
لغتنامه دهخدا
ارکئون . [ اَ ] (معرب ، اِ) (از ارخون یونانی بمعنی رئیس ) ارکون . ارخون . در قدیم قاضی بزرگ جمهوری های یونان . || رئیس . || مهتر ترسایان . (آنندراج ذیل ارخون ) : بیرون جماعتی که از حکم چنگزخان و قاآن از زحمات مؤنات معافند از طایفه ٔ مسلمانان سادات ....
-
جستوجو در متن
-
ارکون
لغتنامه دهخدا
ارکون . [ اَ ] (از یونانی ، اِ) بیونانی حاکم و افسر اعلی . (آنندراج ). رجوع به ارخون و ارکئون و ارکنت شود.
-
ارکنت
لغتنامه دهخدا
ارکنت . [ اَ ک ُ ] (معرب ، اِ) اَرخون . اَرکئون . اَرکون . در قدیم ، قاضی بزرگ جمهوریهای یونان . || مهتر ترسایان . || رئیس . حاکم . ج ، اراکنة: فلما علم الرؤساء فی وقته من الکهنة والاراکنة. (عیون الانباء ج 1 ص 45 س 7 در ترجمه ٔ سقراط). و رجوع باراکن...