کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارومة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارومة
لغتنامه دهخدا
ارومة. [ اَ / اُ م َ ] (ع اِ) بن درخت . ریشه ٔ درخت . بیخ درخت و جز آن . کونه ٔ درخت . (مهذب الاسماء). اصل . اساس . ج ، اُروم . (مهذب الاسماء) : الحمد ﷲ الذی انتخب امیرالمؤمنین من اهل تلک الملة التی علت غراسها و رست اساسها و استحکمت ارومتها و رسخت ج...
-
واژههای مشابه
-
ارومه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ارومَة] ‹اروم› [قدیمی] 'orume ۱. ریشۀ درخت.۲. اصل؛ اساس.۳. خاندان؛ دودمان.
-
ارومه
فرهنگ فارسی معین
(اُ یا اَ مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بُن درخت ، ریشة درخت . 2 - اصل ، اساس .
-
ارومه
لغتنامه دهخدا
ارومه . [ اَ م َ / م ِ ] (اِ) علفی که اشخار از آن حاصل شود. شخار. اشنان . اشنه . اشنان القصارین . غاسول رومی .
-
جستوجو در متن
-
اروم
لغتنامه دهخدا
اروم . [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اِرَم و اَرِم و اَرومة و اُرومة. || اروم رأس ؛ طَرَفهای سر. || (اِخ ) قبور عاد.
-
ارائم
لغتنامه دهخدا
ارائم . [ اَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ اَرومَة.
-
تجر
لغتنامه دهخدا
تجر. [ ت َ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارومه بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد است که در بیست و یک هزارگزی جنوب خاوری طرقبه و هیجده هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی مشهد به نیشابور واقع است . کوهستانی و معتدل است و 336 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول آنجا بنشن...
-
بالندر
لغتنامه دهخدا
بالندر. [ ل َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارومه بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد که در 24 هزارگزی جنوب خاوری طرقبه و 12 هزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی مشهد به نیشابور واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و دارای 218 تن سکنه ، آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده ...
-
پیوه ژن
لغتنامه دهخدا
پیوه ژن . [ وِ ژَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در شمال شوسه ٔ عمومی مشهد بطهران و باختر دهستان پائین ولایت و جنوب خاوری کوه بینالود و بخش قدمگاه و جنوب دهستان ارومه . موقعیت دهستان کوهستانی و هوای آن معتدل و د...
-
جرثومة
لغتنامه دهخدا
جرثومة. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) اصل و بن هر چیز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة) (ناظم الاطباء). جُرثوم . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة). جُرثُمَة. (متن اللغة) (منتهی الارب ). ج ،جَراثیم . (منتهی الارب ) (متن اللغة). ...
-
ابوفراس
لغتنامه دهخدا
ابوفراس . [ اَ ف ِ ] (اِخ ) حارث بن ابی العلاء سعیدبن حمدان بن حمدون الحمدانی تغلبی بن عم ناصرالدوله و سیف الدولةبن حمدان . مولد او در سال 320 هَ . ق . بود. ثعالبی در وصف او گوید او یگانه ٔ روزگار خویش و آفتاب رخشان عصر خود بود در ادب و فضل و کرم و م...