کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اره و چاقو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خاک اره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xāk[']arre ریزههای چوب حاصل از اره کردن چوب.
-
اره ماهی
دیکشنری فارسی به عربی
سمک السيف
-
خاک اره
دیکشنری فارسی به عربی
نشارة الخشب
-
اره راستی
دیکشنری فارسی به عربی
في الحقيقة
-
بُووَه اَرَّه
لهجه و گویش بختیاری
bowva arra ناپدرى.
-
اَرّه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
arra kerdan اره کردن.
-
آره بابا
لهجه و گویش تهرانی
بله
-
ارّه (انواع)
لهجه و گویش تهرانی
خشکبر، تربر،کمانه، دستی، دوسر،صابونی،آتشی ،مویی،آهنبُر،پشت پهن
-
فاطمه ارّه
لهجه و گویش تهرانی
سلیطه،شخصیت پیرزن وراج در نمایش عروسکی
-
biserrate, doubly serrate
دوارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که دندانههای حاشیۀ ارّهای آن مجدداً ارّهای شده باشد
-
اره چاق کردن
لغتنامه دهخدا
اره چاق کردن . [ اَرْ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تیز کردن دندانه های اَرّه .
-
اره چاق کن
لغتنامه دهخدا
اره چاق کن . [ اَرْ رَ / رِ ک ُ ](نف مرکب ) آنکه دندانه های ارّه ٔ کُندشده تیز کند.
-
خط اره ٔ پشت
لغتنامه دهخدا
خط اره ٔ پشت . [ خ َطْ طِ اَرْ رَ ی ِ پ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خطی که در میان پشت بدرازی می باشد. (آنندراج ).
-
اره اهن بری
دیکشنری فارسی به عربی
منشار
-
هراسبابی شبیه اره
دیکشنری فارسی به عربی
منشار