کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارمنیه ٔ کوچک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ارمنیه ٔ بزرگ
لغتنامه دهخدا
ارمنیه ٔ بزرگ . [ اَ م َ نی ی َ ی ِ ب ُ زُ ] (اِخ ) ارمنستان بزرگ . ارمنیه ٔ کبیره . رجوع بارمنستان و ارمنیه شود.
-
ارمنیه ٔ صغیره
لغتنامه دهخدا
ارمنیه ٔ صغیره . [ اَ م َ نی ی َ ی ِ ص َ رَ ] (اِخ ) سیلیسی .قُره مان . رجوع بارمنستان و ارمنیه و ارمینیه شود.
-
ارمنیه ٔ فارس
لغتنامه دهخدا
ارمنیه ٔ فارس . [ اَ م َ نی ی َ ی ِ ] (اِخ ) ارمنستان ایران ، جزو چهارم این زمین ، که منسوبست بپارس و لقب بلاد الخاضعین ، میان جوی بلخ تا آخر بلاد آذربایگان و ارمنیه ٔ فارس و فرات و خاک عرب تا عمان و مکران و از آنجا تاکابل و طخارستان . (نامه ٔ تنسر ب...
-
ارمنیه ٔ کبیره
لغتنامه دهخدا
ارمنیه ٔکبیره . [ اَ م َ نی ی َ ی ِ ک َ رَ ] (اِخ ) ارمنستان بزرگ . رجوع بارمنستان و ارمنیه و ارمینیه شود.
-
جستوجو در متن
-
خرادین
لغتنامه دهخدا
خرادین . [ خ َ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای آرمنیه است که آن به ابتدا شهر بزرگی بوده و بعدها کوچک گردیده است . حقوق دیوانی این شهر پنج هزاروسیصد دینار است . (از نزهة القلوب چ دبیرسیاقی ص 118).
-
قفقاز
لغتنامه دهخدا
قفقاز. [ ق َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است بین دریای سیاه و بحر خزر که در حدود 154250 میل مربع مساحت دارد و جمعیت آن بالغ بر 14410000 تن است . فاصله ٔ آن از منتهی الیه جنوب شرقی تا منتهی الیه شمال غربی 750 میل است ، یعنی از شبه جزیره ٔ اپشرون تا دهانه ٔ ...
-
ارمنستان
لغتنامه دهخدا
ارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ علیای دجله و از مغرب به درّه ٔ فرات غربی یا قره سو محدود است . این ناحیت اکنون در تصرف سه ...
-
اردشیر بابکان
لغتنامه دهخدا
اردشیر بابکان .[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ساسانی . شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن عهد آشکار میسازد ظاهراً هر شهری که تا اندازه ای قابل اعتنا بوده پادشاه کوچکی داشته است مهم...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان عثمان غازی منتهی شود. مولد او به سال 998 هَ . ق . بودو در 1012 پس از وفات پدر به سن چهارده سالگی بتخت سلطنت عث...