کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارمغان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارمغان
/'armaqān/
معنی
هدیه؛ تحفه؛ سوغات؛ رهاورد: ◻︎ آن را که تو از سفر بیایی / حاجت نبُوَد به ارمغانی (سعدی۲: ۵۹۳).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پیشکش، تحفه، رهاورد، سوغات، کادو، هدیه
دیکشنری
bounty, present, souvenir
-
جستوجوی دقیق
-
ارمغان
فرهنگ نامها
(تلفظ: armagān) (ترکی) تحفهای که از جایی دیگر برند ، سوغات ، ره آورد.
-
ارمغان
واژگان مترادف و متضاد
پیشکش، تحفه، رهاورد، سوغات، کادو، هدیه
-
ارمغان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹یرمغان› 'armaqān هدیه؛ تحفه؛ سوغات؛ رهاورد: ◻︎ آن را که تو از سفر بیایی / حاجت نبُوَد به ارمغانی (سعدی۲: ۵۹۳).
-
ارمغان
فرهنگ فارسی معین
(اَ مَ) [ تر. ] (اِ.) سوغات ، ره آورد سفر.
-
ارمغان
لغتنامه دهخدا
ارمغان . [ اَ م َ / م ُ ] (اِ) تحفه ای باشد که چون از جائی آیند بجهت دوستان بیاورند. (جهانگیری ). سوغاتی را گویند که چون از جائی بیایند بجهت دوستان بطریق ره آورد بیاورند. (برهان ). تحفه ای که مسافر برای کسان وآشنایان آرد و آن را امروز سوغات گویند. تح...
-
ارمغان
واژهنامه آزاد
هدیه.کادو.رهاورد.سوغاتی.پیشکش.
-
جستوجو در متن
-
bringeth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به ارمغان می آورد
-
یرمغان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] yarmaqān = ارمغان
-
کادو
فرهنگ واژههای سره
ارمغان، پیشکش
-
هدیه
فرهنگ واژههای سره
پیشکش، ارمغان
-
سوغات
واژگان مترادف و متضاد
ارمغان، تحفه، رهاورد، هدیه
-
کادو
واژگان مترادف و متضاد
ارمغان، تحفه، هدیه
-
تحفه دادن
واژگان مترادف و متضاد
ارمغان دادن، پیشکش کردن، هدیه دادن
-
بازآورد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) [قدیمی] bāz[']āvard رهآورد؛ سوغات؛ ارمغان؛ پیشکش.