کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارغونشاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارغونشاه
لغتنامه دهخدا
ارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) ابن امیرنوروز غازی از امرای اواخر دوره ٔ مغول و سپس نایب طغاتیمورخان . رجوع به حبط ج 2 ص 78 و فهرست تاریخ مغول و فهرست ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو شود.
-
ارغونشاه
لغتنامه دهخدا
ارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) اختاجی (امیر...) از امرای امیرتیمور گورکان . رجوع به حبط ج 2 ص 151، 172، 174، 175، 176، 179، 180، 203 و 205 شود و ظاهراً وی همان ارغونشاه بوردالبعی است که خوندمیر گوید. (حبط ج 2 ص 133). امیرتیمور وی را با لشکری به ترند فرستاد...
-
ارغونشاه
لغتنامه دهخدا
ارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) از امرای ملک اشرف . و ملک اشرف او را بطلب شیخ صدرالدّین موسی بجانب اردبیل فرستاد ولی شیخ پیش از رسیدن ارغونشاه روضه ٔ مقدسه (قبر شیخ صفی ) را وداع و بسوی گیلان نهضت کرد. (حبط ج 2 ص 327).
-
ارغونشاه
لغتنامه دهخدا
ارغونشاه . [ اَ ] (اِخ ) جانی قربانی حاکم نیشابور. وی را باامیروجه الدّین مسعود سربداری مقاتله روی داد و امیرمسعود ظفر یافت و آن ولایت را ضبط کرد و ارغونشاه نیشابور را بازگذاشته نزد طغاتیمورخان به جرجان رفت و پسرش محمدبیک بعضی از ولایات خراسان را محک...
-
ارغونشاه
لغتنامه دهخدا
ارغونشاه . [ اَ] (اِخ ) بوردالبعی . رجوع به ارغونشاه اختاجی شود.
-
جستوجو در متن
-
علی جونی
لغتنامه دهخدا
علی جونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). رجوع به علی (ابن امیر ارغونشاه ...) شود.
-
علی قربانی
لغتنامه دهخدا
علی قربانی .[ ع َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) (علی بیک ...) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی . رجوع به علی بن امیر ارغونشاه ... شود.
-
جلال الدین
لغتنامه دهخدا
جلال الدین . [ ج َ لُدْ د ] (اِخ ) فیروزشاه بن ارغونشاه .رجوع به فیروزشاه جلال الدین در همین لغت نامه شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (امیر...) نظام الدین بن فیروزشاه بن ارغونشاه . پس از فوت جلال الدین فیروزشاه از امرای متنفذ شاهرخ بن تیمور، منصب او به پسر ارشدش امیر نظام الدین احمد مفوض گردید.رجوع بحبط ج 2 ص 206، 207، 223، 228، 251، 258 شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). پدر او امیر ارغونشاه جونی قربانی حاکم نیشابور بود، و خود علی بیک بر حدود مرو و ماخان مستوفی بود و بعداً حاکم ابیورد و حدود آن شد. در سال 784 هَ . ق . به امیر تیمور گورکانی خبر رسید که ا...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حیدر کرابی معروف به یحیی کرابی و امیر خواجه ، هفتمین از امرای سربداران از سال 753 تا 759 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ) (از طبقات سلاطین اسلام ص 224). فرمانروای سربداران (از 753 تا 759 هَ .ق .) خواجه یحیی بن حیدر کرابی از م...
-
طغاتیمورخان
لغتنامه دهخدا
طغاتیمورخان . [ طُ ت َ ] (اِخ ) وی از نبیره زادگان جوجی قسار برادر چنگیزخان بود. پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان جمعی از امرای ابوسعیدبا او از در دشمنی درآمده ، به همراهی هم از آذربایجان و عراق گریخته به خراسان آمدند و حکمران خراسان ی...
-
طوس
لغتنامه دهخدا
طوس . (اِخ ) ناحیتی است (به خراسان ) و اندر وی شهرکهاست چون طوران و نوقان و بروغون و رایکان و بنواذه و اندر میان کوههاست و اندر کوههای وی معدن پیروزه است و معدن مس است و سرب و سرمه و شبه و [ از وی ] دیگ سنگین و سنگ فسان و شلواربند و جورب خیزد وبه نوق...