کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارغش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارغش
لغتنامه دهخدا
ارغش . [ ] (اِخ ) (امیر...)از امرای ملکشاه سلجوقی که بدست عبدالرحمن خراسانی (از پیروان حسن صباح ) به سال 488 هَ . ق . کشته شد.
-
ارغش
لغتنامه دهخدا
ارغش . [ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن شهراکیم ، از خاندان ملوک رستمدار. (حبط ج 2 ص 104).
-
ارغش
لغتنامه دهخدا
ارغش . [ اَ غ َ ] (اِخ ) وهادان (فرهادون ). جدّ آل زیار و حاکم گیلان بزمان کیخسرو. خاندان او اغلب در گیلان میزیستند و گاه حکومت آن ناحیت از دست ایشان به در میشد. (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 141). و رجوع به حبط ج 1 ص 354 شود.
-
واژههای همآوا
-
ارقش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'arqaš ۱. دارای خالهای سیاهوسفید.۲. ویژگی انسان یا حیوانی که خالهای سیاهوسفید داشته باشد.
-
ارقش
فرهنگ فارسی معین
(اَ قَ) [ ع . ] (ص .) دارای خال های سیاه و سفید.
-
ارقش
لغتنامه دهخدا
ارقش . [ اَ ق ِ ] (ص ) فهمیده . کاردان . (برهان ). و مؤلف برهان گوید: در جای دیگر بجای قاف ، فای مفتوح نوشته بودندقافله و کاروان و هیچیک شاهد نداشتند، واﷲ اعلم - انتهی . و رجوع بفرهنگ سروری و شعوری شود.
-
ارقش
لغتنامه دهخدا
ارقش . [اَ ق َ ] (ع ص ) آنکه نقطه های سیاه و سپید داشته باشد. (منتهی الأرب ). آنکه خجکهای سیاه و سپید دارد. دارای خالهای سیاه و سپید. باخطوخال . ج ، رُقش . || ماری که خطهای سرخ و سیاه و خاکی دارد. مار سیاه و سپید. (مهذب الاسماء). ارقم . مار پیسه . |...
-
جستوجو در متن
-
زیار
لغتنامه دهخدا
زیار. (اِخ ) نام مردی بوده از اکابر امرای گیلانات و مازندران ، اصل ایشان از پارسیان زردشتی . وقتی حکمرانی مازندران یافتندو از اولاد او مردآویج به سپهسالاری تبرستان و ری ، تاشهر زنگان رسید... (انجمن آرا) (آنندراج ). که نسبش به ارغش پیوسته میشود و پدر ...