کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارعاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارعاش
لغتنامه دهخدا
ارعاش . [ اِ ] (ع مص ) ارعاس . لرزانیدن . (منتهی الأرب ). || بر چفته شدن انگور. (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
ارعاس
لغتنامه دهخدا
ارعاس . [ اِ ] (ع مص ) لرزانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). لرزاندن . (منتهی الأرب ). ارعاش .
-
لرزانیدن
لغتنامه دهخدا
لرزانیدن . [ ل َ دَ ] (مص ) ارعاد. (تاج المصادر). ترعیش . (زوزنی ). ارعاش .(منتهی الارب ). ارجاد. (تاج المصادر). نفض . فشاندن . افشاندن . تلتلة. (منتهی الارب ). قرقفة. (منتهی الارب ).شیبانیدن . (برهان ). شیوانیدن . لرزاندن : دست کو لرزان بود از ارتعا...