کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارسانیقوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارسانیقوس
لغتنامه دهخدا
ارسانیقوس . [ اَ ] (معرب ، اِ) (از یونانی ارسانیکس ) مرگ موش . سم ُالفار.
-
جستوجو در متن
-
حرفقان
لغتنامه دهخدا
حرفقان . [ ح َ ] (ع اِ) مرگ موش . سم الفار. رهج الفار. تراب هالک . شک . هالوس . ارسانیقوس . زرنیخ . (ابن بیطار ترجمه ٔ فرانسه در سم الفار) (اشتینگاس در کلمه ٔ حرفقان ).
-
زرنیخ
لغتنامه دهخدا
زرنیخ . [ زَ / زِ ] (اِ) نام دوایی که به هندی هرتال گویند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و آن پنج قسم است : زرد،سرخ ، سپید، سبز، سیاه و اقسام آن از سمومات است . (آنندراج ). زرنیق . هرتال و جسم معدنی مرکب از گوگرد و ارسنیک . (ناظم الاطباء). سنگی است به ف...