کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارزان فروش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارزان فروش
/'arzānforuš/
معنی
کسی که چیزی را به بهای ارزان میفروشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارزان فروش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مقابلِ گرانفروش] 'arzānforuš کسی که چیزی را به بهای ارزان میفروشد.
-
ارزان فروش
لغتنامه دهخدا
ارزان فروش . [ اَ ف ُ ] (نف مرکب ) که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب . سهل البیع : به بازارگان گفت چندین مکوش به افزونی ای مرد ارزان فروش . فردوسی .ولیکن تو بستان که صاحب خرداز ارزان فروشان برغبت خرد.(بوستان ).
-
واژههای مشابه
-
cheap rate
نرخ ارزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دارای قیمتی پایین
-
ارزان خرید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [مقابلِ گرانخرید] 'arzānxarid چیزی که به بهای ارزان خریده شده.
-
aframax, average freight rate assessment maximum
ارزانبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نفتکشی با ظرفیت حمل 45 تا 79/9هزار تن که ازلحاظ میانگین کرایۀ حمل بهصرفه است
-
low cost flight
پرواز ارزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز با بلیت ارزانقیمت که گاه محدودیتهایی دارد
-
عنبر ارزان
لغتنامه دهخدا
عنبر ارزان . [ عَم ْ ب َ رِ اَ ] (اِخ ) کنایه از گیسوی مشکبوی حضرت رسالت (ص ) است به اعتبار نفع عام . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (ناظم الاطباء). عنبر لرزان . رجوع به عنبر لرزان شود.
-
مرگ ارزان
لغتنامه دهخدا
مرگ ارزان . [ م َ اَ ] (ص مرکب ) مرگ ارجان . مرگ ارژان . واجب القتل .محکوم به مرگ . مهدورالدم . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
ارزان خرید
لغتنامه دهخدا
ارزان خرید. [ اَ خ َ ] (ن مف مرکب ) چیزی بقیمت ارزان خریده . مقابل گران خرید.
-
ارزان شدن
دیکشنری فارسی به عربی
رخص
-
تفریحگاه ارزان
دیکشنری فارسی به عربی
خطاف
-
جای ارزان
دیکشنری فارسی به عربی
معرض
-
ارزان فروشی
واژهنامه آزاد
عرضه و فروشی که به قیمت پایین تر از قیمت خرید یا بهای تمام شدۀ کالا و نازل تر از قیمت متعارف و تعادلی بازار انجام می گیرد. (مثال:ارزان فروشی هم قاعده دارد و طبق قانون مشمول جریمه نقدی است.) معادل Undercharge در انگلیسی.
-
خرید ارزان (باا)
دیکشنری فارسی به عربی
صفقة