کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارذه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارذه
لغتنامه دهخدا
ارذه . [ ] (اِ)ارزه . بفارسی زفت رومی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
واژههای مشابه
-
اَرَذه
لهجه و گویش تهرانی
اراذل
-
واژههای همآوا
-
عرضه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه، نمایش، نمود ۲. نشاندادن، نمودن ۳. اظهار، بیان ۴. پیشنهاد ۵. تقدیم، تقدیمی، هدیه
-
عرضه
واژگان مترادف و متضاد
۱. توانایی، قدرت، قوت، قوه ۲. شایستگی، قابلیت، لیاقت ۳. جرات، شهامت ۴. کارآیی
-
عرضه
فرهنگ واژههای سره
چیرگی، شایستگی، نمایش، جربزه
-
ارزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'arze چیزی که با آن دیوار و سقف را اندود میکنند، مانندِ کاهگل و گچ: ◻︎ پنبه به گوش اندر آ کند ز تو ممدوح / پنبه چه گویم که ارزه ریزد و از ریز (سوزنی: ۵۵ حاشیه).
-
ارضه
فرهنگ فارسی معین
( اَ ض ِ یا ضَ) [ ع . ارضة ] ( اِ.) 1 - موریانه ، چوب خواره ، دیوچه ، دیوک . 2 - زنگ آهن .
-
عرضه
فرهنگ فارسی معین
(عَ ض ) [ ع . عرضة ] 1 - (مص م .) به نمایش گذاشتن . 2 - (اِمص .) نمایش ، ارائه .
-
عرضه
فرهنگ فارسی معین
(عُ ض ) [ ع . عرضة ] (اِ.) 1 - همت ، لیاقت . 2 - طاقت ، توانایی .
-
آرزه
لغتنامه دهخدا
آرزه . [ رِ زَ ] (ع ص ) شترماده ٔ قوی . || شب سرد. || درخت استوارشده ٔ در زمین .
-
آرزه
لغتنامه دهخدا
آرزه . [ زَ / زِ ] (اِ) کاهگل .
-
ارضه
لغتنامه دهخدا
ارضه . [ اَ رَ ض َ ] (ع اِ) موریانه . (منتهی الأرب ). خوره . خره . ریونجه . دیوچه . (منتهی الأرب ) (مجمل اللغة). دیوک . تافشک . گهن . زنو. رونجو. اورنگ . لبنگ . چوبخوار. چوبخوارک . چوبخواره . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رشمیز. کرمها باشند بصورت مور که چ...
-
ارضه
لغتنامه دهخدا
ارضه . [ اِ رَ ض َ ] (ع اِ) گیاه بسیار. گیاه فراوان .