کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردک وار راه رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اردک وار راه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
تمايل
-
واژههای مشابه
-
اردک پوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] (زیستشناسی) 'ordakpuz حیوانی شناگر، تخمگذار، پستاندار، و بومی استرالیا با بدنی پوشیده از مو و منقاری شبیه اردک که نوزادش پس از بیرون آمدن از تخم از پستان مادر شیر میخورد؛ ارنیترنک.
-
اردک ماهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] (زیستشناسی) 'ordakmāhi نوعی ماهی فلسدار با بدن باریک و کشیده، و پوزهای شبیه منقار اردک.
-
اردک ماهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) جزو ماهیان استخوانی دریازی است . پوست بدنش پوشیده از فلس است و حلال گوشت می باشد.
-
اردک پرانی
لغتنامه دهخدا
اردک پرانی . [ اُ دَ پ َ ] (حامص مرکب ) کنایه از ظرافت و استهزاء. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || ضراط زدن . (غیاث از مصطلحات ) (آنندراج ).
-
اردک پوز
لغتنامه دهخدا
اردک پوز. [ اُ دَ ] (اِ مرکب ) نوعی از پستانداران مونوترم است که جثه اش باندازه ٔ یک خرگوش است و فکّینش بشکل منقار اردک است . در استرالیا و تاسمانی زندگی می کند.
-
اردک خاتون
لغتنامه دهخدا
اردک خاتون . [ ] (اِخ ) مادر اولجایتو سلطان . رجوع بحبط ج 2 ص 45 شود.
-
اردک ماده
دیکشنری فارسی به عربی
بطة
-
اردک ماهی
دیکشنری فارسی به عربی
حربة
-
صدای اردک
دیکشنری فارسی به عربی
مشعوذ
-
صدای اردک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: --------- طاری: --------- طامه ای: --------- طرقی: --------- کشه ای: --------- نطنزی: ---------
-
Aythya nyroca
اردک بلوطی غواص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ اردکیان و راستۀ غازسانان که زیر دم آن کاملاً سفید است و جنس نر آن بدنی خرمایی تیره با چشمهایی سفید دارد
-
Polysticta stelleri
اردک خالدار استلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ اردکیان و راستۀ غازسانان با جثهای نسبتاًً کوچک و منقاری کوچک با قاعدۀ ضخیم و نسبتاًً خمیده
-
Oxyura leucocephala
اردک دمباریک سرسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ اردکیان و راستۀ غازسانان با جثۀ متوسط، گردن کوتاه، منقار بزرگ و دم بلند و محکم که دمش را بر روی آب بالا نگه میدارد