کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردوگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اردوگاه
/'ordugāh/
معنی
۱. محل تشکیل اردو.
۲. محل نگهداری آوارگان و اسرای جنگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اردو، لشکرگاه
۲. اتراقگاه، منزلگاه
دیکشنری
camp, encampment
-
جستوجوی دقیق
-
اردوگاه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اردو، لشکرگاه ۲. اتراقگاه، منزلگاه
-
اردوگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی، فارسی] 'ordugāh ۱. محل تشکیل اردو.۲. محل نگهداری آوارگان و اسرای جنگی.
-
camp 1
اردوگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامتگاهی ارزانقیمت که مسافران با استفاده از چادر یا کاروانک در آن اقامت میکنند متـ . اردو
-
اردوگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر - فا. ] (اِمر.) محل اردو.
-
اردوگاه
لغتنامه دهخدا
اردوگاه . [ اُ ] (اِ مرکب ) محل اردو. مُعسکر.
-
اردوگاه
دیکشنری فارسی به عربی
معسکر
-
واژههای مشابه
-
holiday camp
اردوگاه گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مجموعهای اقامتگاهی که در آن انواع کلبه و کاروانک گردشگری را همراه با تسهیلاتی برای سرگرمی و خرید و پذیرایی در یک مکان در اختیار گردشگران قرار میدهند
-
جستوجو در متن
-
campgrounds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردوگاه ها، اردوگاه
-
کمپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: camp] kamp اردوگاه.
-
اردو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← اردوگاه
-
campmate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردوگاه
-
campongs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردوگاه ها
-
campiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردوگاه