کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اردنگ
/'ordang/
معنی
لگدی که با پشت پا یا سر زانو به پشت کسی میزنند؛ تیپا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پاسار، پشتپا، تیپا، لگد
دیکشنری
boot, kick
-
جستوجوی دقیق
-
اردنگ
واژگان مترادف و متضاد
پاسار، پشتپا، تیپا، لگد
-
اردنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] 'ordang لگدی که با پشت پا یا سر زانو به پشت کسی میزنند؛ تیپا.
-
اردنگ
لغتنامه دهخدا
اردنگ . [ اُ دَ ] (اِ) زخم با نوک پای از پشت به نشستنگاه کسی . تی پا. زُفکنه . زه کونی . شِلخته . سرچَنگ . اُم ُکیسان . (منتهی الارب ).- اردنگ خوردن ؛ تی پا خوردن . زهکونی خوردن .- اردنگ زدن ؛تی پا زدن . زهکونی زدن . زفکنه زدن . شلخته زدن . سرچنگ ز...
-
واژههای مشابه
-
اَردَنگ
لهجه و گویش بختیاری
ardang اُردنگ.
-
اُردَنگ،اردنگی
لهجه و گویش تهرانی
لگد با زانو(به ما تحت)
-
چَک و اُردنگ(ی)
فرهنگ گنجواژه
کتک.
-
واژههای همآوا
-
اَردَنگ
لهجه و گویش بختیاری
ardang اُردنگ.
-
جستوجو در متن
-
زهکونی
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (حامص .) تیپا، اردنگ .
-
تیپا
واژگان مترادف و متضاد
اردنگ، اردنگی، پاسار، پشتپا، تکپا، ضربهپا، لچ، لگد
-
زهکونی
لغتنامه دهخدا
زهکونی . [ زِ ] (اِ مرکب ) آن است که شخص پای خود را به ضرب و زور هرچه تمامتر به نشستنگاه دیگری زند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نوک پایی که به کفل کسی کوبند. تیپا. اردنگ .زفکنه . (فرهنگ فارسی معین ). اُم ّکیسان . اردنگ . تی پا. زِفْکِنه . زُف...
-
زفکنه
لغتنامه دهخدا
زفکنه . [ زُ / زِ ک ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) تی پا. اردنگ . زهکونی . ام کیسان . و با زدن مستعمل است . (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
اسن
لغتنامه دهخدا
اسن . [ اَ ] (ع مص ) تی پا زدن . اردنگ زدن . کسعْ. زهکونی زدن . زفکنه زدن . شلخته زدن . سرچنگ زدن .