کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اردب
معنی
( اَ دَ) [ معر. ] پیمانه ای است برابر بیست و چهار «صاع » و آن شصت و چهار من باشد.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اردب
فرهنگ فارسی معین
( اَ دَ) [ معر. ] پیمانه ای است برابر بیست و چهار «صاع » و آن شصت و چهار من باشد.
-
اردب
لغتنامه دهخدا
اردب . [ اِ دَب ب ] (ع اِ) کیل بزرگ . کیلی معروف در مصر. پیمانه ای بمصر که بیست وچهار صاع یا شش ویبات گنجایش آنست . (از منتهی الارب ). پیمانه ایست بزرگ در مصر که بیست وچهار صاع را گنجایش دارد. (رساله ٔ اوزان و مقادیر مقریزی ). مکیالی معادل بیست وچهار...
-
اردب
لغتنامه دهخدا
اردب . [ اَ دَ ] (اِ) جنگ و جدال . (برهان ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ارادب
لغتنامه دهخدا
ارادب . [ اَ دِ ] (ع اِ) ج ِ اِرْدَب ّ.
-
ریبات
لغتنامه دهخدا
ریبات . (ع اِ) پیمانه ای معادل شش یک اِردَب و معادل چهار صاع است . (یادداشت مؤلف ).
-
اردبة
لغتنامه دهخدا
اردبة. [ اِ دَب ْ ب َ ] (ع اِ) پارگین بزرگ که از خشت و مانند آن سازند. (از منتهی الارب ) || خشت پخته ٔ بزرگ . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). آجر بزرگ . طابق . || پیمانه ٔ مخصوص . رجوع به اردب شود.
-
کر
لغتنامه دهخدا
کر. [ ک ُرر ] (ع اِ) پیمانه ٔ خواربار که مر اهل عراق راست . ج ، اَکرار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واحد وزن معادل 1200 رطل عراقی مساوی 156000 درهم هموزن 30 من و 38سیرو 2 توله سنگ متعارف دکن یا 1/5 درهم و مجموع 10900 مثقال است...