کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اردا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اردا
فرهنگ نامها
(تلفظ: ardā) (اوستایی) اَرتا ، مقدس ؛ (در اعلام) فرزند هیستاسب هخامنشی .
-
اردا
لغتنامه دهخدا
اردا. [ اَ ] (اوستایی ، ص ) ارتا. ارت . ارد. مأخوذ از اَرتَه و اَرِتَه اوستائی و رتَه سانسکریت بمعنی درستی و راستی و پاکی و تقدس و مجازاً مقدس . این کلمه بصورت مزید مقدم در «ارداویراف » دیده میشود. مؤلف برهان قاطع آرد: اردا بر وزن فردا، نام موبدی و...
-
اردا
لغتنامه دهخدا
اردا. [ اُ ] (اِخ ) (خاندان ...) یکی از قبایل آق اردو. چون باتو مقتدرترین پسران جوجی بود، اردا پسرش هم که جانشین او گردید وممالک ماورای سیحون را به ارث یافت عملاً به ریاست خاندان جوجی شناخته شد. قلمرو اردا قسمت غربی سیراردوبود و این قسمت را آق اردو ی...
-
اردا
لغتنامه دهخدا
اردا. [ اُ ] (اِخ ) اولین از خانان آق اردو در دشت قبچاق شرقی (623 - 679 هَ . ق .).
-
واژههای مشابه
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشت، پشتیبان، گذشته
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشت سر هم-به دنبال هم-منظم
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشتیبان
-
واژههای همآوا
-
اردع
لغتنامه دهخدا
اردع . [ اَ دَ ] (ع ص ) گوسپند سیاه سینه ٔسپیدبدن . مؤنث : رَدْعاء. (منتهی الارب ). ج ، رُدع .
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشت، پشتیبان، گذشته
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشت سر هم-به دنبال هم-منظم
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشتیبان
-
جستوجو در متن
-
ارداک
فرهنگ نامها
(تلفظ: ardāk) (اوستایی) درستی و پاکی ؛ اَردا . ← اَردا .