کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارخا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارخا
/'erxā/
معنی
سست کردن؛ رها کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارخا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ارخاء] [قدیمی] 'erxā سست کردن؛ رها کردن.
-
ارخا
لغتنامه دهخدا
ارخا. [ اَ ] (ترکی ، اِ) پشت . (غیاث اللغات ).
-
جستوجو در متن
-
ارخالق
لغتنامه دهخدا
ارخالق . [ اَ ل ِ / ل ُ ] (ترکی ، اِ) (ظ. از: ارخا، پشت + لیک یا لِق ، علامت نسبت ؛ بمعنی پشتک . منسوب به پشت )قبائی کوتاه تر در زیر قبای مردان . جامه ای که طلبه ٔ علوم دین و کسبه زیر قبا پوشیدندی . || نیم تنه ٔ روئین زنان . || نوعی از قماش نازک .