کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارحال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارحال
لغتنامه دهخدا
ارحال . [ اِ ] (ع مص ) ریاضت دادن و رام کردن ستور را. (منتهی الارب ). || دادن ستور بارکش کسی را. شتر باری و سواری بکسی دادن . راحله بکسی دادن . || بسیار شدن شتر کسی . خداوند بسیار شتر شدن . (منتهی الارب ). || ارحال بعیر؛ قوی پشت شدن آن پس از ضعف . ||...
-
جستوجو در متن
-
مرحل
لغتنامه دهخدا
مرحل . [ م ُ ح َ ] (ع ص ) نعت مفعولی است ازارحال . رجوع به ارحال و نیز رجوع به آنندراج شود.