کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتهان
/'ertehān/
معنی
به گرو گرفتن؛ گرو کردن؛ گروگانگیری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتهان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ertehān به گرو گرفتن؛ گرو کردن؛ گروگانگیری.
-
ارتهان
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) گرو گرفتن .
-
ارتهان
لغتنامه دهخدا
ارتهان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرو گرفتن . (منتهی الارب ). گرو ستدن . بگرو ستاندن . بگرو فاستدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گرو کردن : و چون ملکی یا ناحیتی مسلم شدی صاحب آن ملک را بر سبیل ارتهان بخوارزم آوردندی . (جهانگشای جوینی ).
-
جستوجو در متن
-
مرتهن
لغتنامه دهخدا
مرتهن . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) آن که به رهن می گیرد. (از متن اللغة). آخذالرهن . (از اقرب الموارد). گرو گیرنده . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رهن ستاننده . (فرهنگ فارسی معین ). نعت فاعلی است از ارتهان . رجوع به ارتهان شود. || گرودهنده . (...
-
دجلة
لغتنامه دهخدا
دجلة. [ دِ ل َ / دَ ل َ ] (اِخ ) نهر بغداد. (منتهی الارب ). نهرالسلام . رودی که از عراق گذرد و بغداد بر ساحل آن است . اراوند. آروند. اروند. اروندرود. رود که از دیاربکر و موصل و بغداد گذرد و چون متصل به فرات شود ازباب تسمیه ٔ کل به جزء اروندرود گویند ...