کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتصاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتصاد
/'ertesād/
معنی
۱. چشم به راه بودن؛ چشم داشتن.
۲. رصد کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتصاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ertesād ۱. چشم به راه بودن؛ چشم داشتن.۲. رصد کردن.
-
ارتصاد
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) چشم داشتن ، چشم به راه بودن .
-
ارتصاد
لغتنامه دهخدا
ارتصاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) چشم داشتن . چشم به راه بودن . (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
ارتثاد
لغتنامه دهخدا
ارتثاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ارتثاد متاع ؛ بر هم نهادن رخت و کالا. کالا و رخت بر سر هم چیدن . کالا بر هم نهادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).