کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتشاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتشاف
لغتنامه دهخدا
ارتشاف . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) نام کتاب لغت عرب ازابوحیان و اصل آن «ارتشاف الضرب من کلام العرب » است .
-
ارتشاف
لغتنامه دهخدا
ارتشاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) مکیدن (چنانکه آب را). رشف . || خون از بینی آوردن .
-
جستوجو در متن
-
مختاری سبزواری
لغتنامه دهخدا
مختاری سبزواری . [ م ُ ی ِ س َ زِ ] (اِخ ) بهاءالدین اصفهانی ، محمدبن محمد باقر حسینی نایینی از اعیان علماو ارکان فقها و اکابر متکلمین و حکما و محدثین و ادباء بوده و تألیفات بسیاری دارد مانند: ارتشاف الشافی . انارة الطروس فی شرح عبارة الدروس . تعلیق...
-
مکیدن
لغتنامه دهخدا
مکیدن . [ م َ دَ ] (مص ) بر وزن و معنی مزیدن است و آن را چوشیدن هم می گویند. (برهان ). مرادف مزیدن و مکیدن دهان و لب هر دو صحیح . (آنندراج ). چوشیدن و گذاشتن چیز روان و مایع در دهان و آن را فروبردن و خنیدن . (ناظم الاطباء). فشردن چیزی در میان دو لب و...
-
ابوحیان
لغتنامه دهخدا
ابوحیان . [ اَ ح َی ْ یا ] (اِخ ) اثیرالدین محمدبن یوسف بن علی غرناطی اندلسی جیانی . یکی از ائمه ٔ لغت عرب . اصلاً بربری است . مولد او در غرناطه به سال 654 هَ . ق . بوده است . مقدمات علوم را در همان شهر بیاموخت و سپس به شهرهای بلش و مالقه و مریه شد و...