کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتدکسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتدکسی
/'ortodoksi/
معنی
۱. ویژگی نظریهای که اطاعت کامل از تعلیمات را واجب میداند و هیچگونه تغییری را نمیپذیرد.
۲. مربوط به ارتودکس.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتدکسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ارتدکس) [فرانسوی. فارسی] ‹ارتودوکسی، ارتودکسی› 'ortodoksi ۱. ویژگی نظریهای که اطاعت کامل از تعلیمات را واجب میداند و هیچگونه تغییری را نمیپذیرد.۲. مربوط به ارتودکس.
-
ارتدکسی
لغتنامه دهخدا
ارتدکسی . [ اُ ت ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) صفت کسی که ارتدکس است .
-
ارتدکسی
دیکشنری فارسی به عربی
ارثذوکسي
-
جستوجو در متن
-
orthodoxy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتدوکس، ارتدکسی، فریوری، راست دینی
-
orthodoxies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتدوکس ها، ارتدکسی، فریوری، راست دینی
-
ارثذوکسي
دیکشنری عربی به فارسی
فريور , درست , داراي عقيده درست , مطابق عقايد کليساي مسيح , مطابق مرسوم , پيرو کليساي ارتدکس , فريوري , راست ديني , ارتدکسي
-
خرباوی
لغتنامه دهخدا
خرباوی . [ خ َ ] (اِخ ) باسیلیوس خرباوی الخوری او از کاهنان کلیسای ارتدکسی نیکولای سوریه ای در بروکلن نیویورک بود. او راست : 1 - تاریخ روسیه از عهد قدیم تا زمان حاضر (چ نیویورک سال 1911 م . ص 718). 2 - تاریخ ولایات متحده از زمان اکتشاف آن تا زمان حاض...