کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتدکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتدکس
/'ortodoks/
معنی
۱. یکی از فرقههای بنیادگرای مسیحیت که از واتیکان اطاعت نمیکند و بیشتر در شبهجزیرۀ بالکان و اروپای شرقی رواج دارد.
۲. (صفت) پیرو کلیسای ارتدکس: مسیحی ارتدکس.
۳. (صفت) مربوط به کلیسای ارتدوکس: عقاید ارتودکس.
۴. (صفت) دارای اعتقاد سرسختانه به یک مذهب یا نظریه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتدکس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: orthodoxe، مٲخوذ از یونانی] ‹ارتودوکس، ارتودکس› 'ortodoks ۱. یکی از فرقههای بنیادگرای مسیحیت که از واتیکان اطاعت نمیکند و بیشتر در شبهجزیرۀ بالکان و اروپای شرقی رواج دارد.۲. (صفت) پیرو کلیسای ارتدکس: مسیحی ارتدکس.۳. (صفت) مربوط...
-
ارتدکس
لغتنامه دهخدا
ارتدکس . [ اُ ت ُ دُ] (فرانسوی ، ص ، اِ) (از مزید مقدم یونانی اُرْت ُ، بمعنی راست + کلمه ٔ یونانی دُکسا، بمعنی عقیده ) عقیده ٔ مذهبی که آن را حق و برحقانیت گرفته باشند. || راست دین . حنیف .- کنیسه ٔ ارتدکس ؛ عنوان رسمی کلیسای روس .- مذهب ارتدکس ؛ ش...
-
واژههای مشابه
-
پیرو کلیسای ارتدکس
دیکشنری فارسی به عربی
ارثذوکسي
-
جستوجو در متن
-
antiorthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد ارتدکس
-
ultraorthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوق العاده ارتدکس
-
Jewish-Orthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یهودی-ارتدکس
-
Jewish Orthodoxy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یهودیت ارتدکس
-
Greek Orthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتدکس یونانی
-
Greek Orthodox Church
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلیسای ارتدکس یونانی
-
orthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتدکس، پیرو کلیسای ارتدکس، درست، حنیف، دارای عقیده درست، مطابق عقاید کلیسای مسیح، مطابق مرسوم، فریور
-
unorthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر متعصب، غیر مومن، غیر ارتدکس، دارای عقیده ناصحیح یا غیر معمول
-
icon 1
شمایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هریک از تصاویر چهرههای مقدس در کلیساهای ارتدکس دوران بیزانس
-
ارتدکسی
لغتنامه دهخدا
ارتدکسی . [ اُ ت ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) صفت کسی که ارتدکس است .