کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتداد
/'ertedād/
معنی
رد کردن حداقل یکی از اصول دین؛ از دین برگشتن؛ مرتد شدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
الحاد، بیدینی، رفض، کفر، مرتدشدن
دیکشنری
apostasy, bolt, heresy, heterodoxy, lapse
-
جستوجوی دقیق
-
ارتداد
واژگان مترادف و متضاد
الحاد، بیدینی، رفض، کفر، مرتدشدن
-
ارتداد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] (فقه) 'ertedād رد کردن حداقل یکی از اصول دین؛ از دین برگشتن؛ مرتد شدن.
-
ارتداد
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) از دین برگشتن ، کافر شدن .
-
ارتداد
لغتنامه دهخدا
ارتداد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) رد شدن . (غیاث اللغات ). || برگشتن از دین و جز آن . (منتهی الارب ). از مسلمانی برگشتن و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). مرتدی . قهقری . برگشتن از دینی یا دین آوری . رِدّه . از اسلام برگشتن . (غیاث ). از مذهب اسلام خا...
-
ارتداد
دیکشنری عربی به فارسی
ارتداد , ترک ايين , ترک عقيده , برگشتگي از دين , پناهندگي , فرار , عيب
-
ارتداد
دیکشنری فارسی به عربی
ارتداد , بدعة , شجب
-
جستوجو در متن
-
pontificality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتداد
-
ترک ایین
دیکشنری فارسی به عربی
ارتداد
-
برگشتگی از دین
دیکشنری فارسی به عربی
ارتداد
-
ترک عقیده
دیکشنری فارسی به عربی
ارتداد , شجب
-
زندقه
واژگان مترادف و متضاد
الحاد، شرک، ارتداد، کفر
-
defections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقص، فرار، ارتداد، پناهندگی
-
heterodoxy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هتروزیسی، زندقه، ارتداد
-
defection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخریب، فرار، ارتداد، پناهندگی