کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتجالاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتجالاً
معنی
(اِ تِ لَ نْ) [ ع . ] (ق .) به ارتجال ، به بدیهه ، بی درنگ .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
بالبداهه، بالبدیهه، بیدرنگ، مرتجلاً
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارتجالاً
واژگان مترادف و متضاد
بالبداهه، بالبدیهه، بیدرنگ، مرتجلاً
-
ارتجالاً
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ لَ نْ) [ ع . ] (ق .) به ارتجال ، به بدیهه ، بی درنگ .
-
ارتجالاً
لغتنامه دهخدا
ارتجالاً. [ اِ ت ِ لَن ْ ] (ع ق ) بالبداهة. بداهةً. مرتجلاً. اقتبالاً. به بدیهه . بالبدیهه . به ارتجال .
-
واژههای مشابه
-
ارتجالا
دیکشنری عربی به فارسی
بالبداهه , بداهتا , بي مطالعه , تصنيف , کاري که بي مطالعه و بمقتضاي وقت انجام دهند , بالبداهه حرف زدن
-
جستوجو در متن
-
بالبداهه
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا
-
بداهتا
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا
-
بی مطالعه
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا
-
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا
-
بالبداهه حرف زدن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا
-
فیالبدیهه
واژگان مترادف و متضاد
ارتجالاً، فیالبداهه، مرتجلاً
-
تصنیف
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا , اغنية , غن
-
مرتجلاً
لغتنامه دهخدا
مرتجلاً. [ م ُ ت َ ج ِ لَن ْ ] (ع ق ) ارتجالاً. به بدیهه . فی البدیهه . بی تأمل و تهیه . بدون تأمل و تفکر: قصیده ای مرتجلا انشاء کرد.
-
ماحضر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] māhazar ۱. آنچه حاضر و موجود است.۲. [مجاز] غذای حاضر و موجود؛ خوراک ساده؛ حاضری.۳. (قید) [مجاز] بربدیهه؛ ارتجالاً: ◻︎ گرچه صدرت منشٲ شعر است و جای شاعران / گفتمت من نیز شعری بیتکلف ماحضر (سنائی۲: ۱۷۲).