کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتجاعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارتجاعی
معنی
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .)1 - منسوب به ا رتجاع ، حالت ارتجاعی . 2 - آن که به بازگشت به اصول پیشین معتقد است ، آن که با جهش و پیشرفت مخالف باشد.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
کهنهگرا، متحجر، محافظهکار، نوستیز، واپسگرا ≠ متجدد، نوگرا
برابر فارسی
واپسگرایانه
دیکشنری
fossil, resilient, Neanderthal, reactionary
-
جستوجوی دقیق
-
ارتجاعی
واژگان مترادف و متضاد
کهنهگرا، متحجر، محافظهکار، نوستیز، واپسگرا ≠ متجدد، نوگرا
-
ارتجاعی
فرهنگ واژههای سره
واپسگرایانه
-
ارتجاعی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .)1 - منسوب به ا رتجاع ، حالت ارتجاعی . 2 - آن که به بازگشت به اصول پیشین معتقد است ، آن که با جهش و پیشرفت مخالف باشد.
-
ارتجاعی
لغتنامه دهخدا
ارتجاعی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به ارتجاع . || بازگشته . || آنکه ببازگشت به اصول پیشین معتقد است . مرتجع .
-
ارتجاعی
دیکشنری فارسی به عربی
الرجعي
-
واژههای مشابه
-
قابلیت ارتجاعی
دیکشنری فارسی به عربی
مطاطية
-
حالت ارتجاعی فنر
دیکشنری فارسی به عربی
ربيع
-
بدون قوه ارتجاعی
دیکشنری فارسی به عربی
غير مرن
-
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما میشود
دیکشنری فارسی به عربی
اثير
-
جستوجو در متن
-
altitudinous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتجاعی
-
uprightish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتجاعی
-
مطاطية
دیکشنری عربی به فارسی
قابليت ارتجاعي
-
elasticity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابلیت ارتجاعی