کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اربی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اربی
لغتنامه دهخدا
اربی . [ اَ با ] (ع ن تف ) زیادتر. زیاده . افزون : و لاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثاً تتخذون ایمانکم دَخلاً بینکم ان تکون امةٌ هی اربی من امة انما یبلوکم اﷲ به و لیبینن لکم یوم القیمة ماکنتم فیه تختلفون . (قرآن 92/16)؛ و نباشید مانند آنکه...
-
اربی
لغتنامه دهخدا
اربی . [ اُ ] (اِخ ) شهریست تجاری در فرانسه از اعمال رَن علیا، از ناحیه ٔ ریبوویلّه ، دارای 3976 تن سکنه .
-
اربی
لغتنامه دهخدا
اربی . [ اُ رَ با ] (ع اِ) سختی . سختی زمانه . || بلا. داهیه . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) ابراهیم بن عربی کوفی . راوی است واعمش از وی روایت کند. (اللباب فی تهذیب الانساب ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) ابوحامد عربی بن یوسف بن محمد احمدی . فاضل و از مردم فاس مراکش بود. او راست : عقدالدرر، شرح نخبةالفکر، الطرفة. (از الاعلام زرکلی ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) ابوسلمة الزبیربن عربی البصری . وی از ابن عمر روایت دارد و حمادبن زید و معمر ازو روایت کنند. (اللباب فی تهذیب الانساب ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن علی بن محمدالعربی . از مردم سمنان و شیخ صوفیه بود. از ابوالقاسم قشیری سماع حدیث کرد و به سال 528 تا 527 درگذشت . (اللباب فی تهذیب الانساب ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) الدرقاوی . ابوعبداﷲ محمدالعربی احمدالحسینی نزیل قبیله ٔ از والیه . متوفی به سال 1329 هَ . ق . از دانشمندان است . (معجم المطبوعات ج 2).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) حسین بن عربی بصری راوی است . (از لباب الانساب ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن سعیدبن عربی الطائفی ، راوی است .
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) قاضی ابوبکر مالکی است . (منتهی الارب ) (لباب الانساب ).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمد الفاسی . رجوع به عربی ابوحامدبن یوسف ... و معجم المطبوعات شود.
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمدبن السائح الرباطی الشرقی العمری التیجانی از مردم قرن سیزدهم هجری است و او راست بغیةالمستفید بشرح منیةالمرید و آن شرحی است بر منیةالمرید شیخ احمد تیجانی در تصوف . (معجم المطبوعات ج 2).
-
عربی
لغتنامه دهخدا
عربی . [ ع َ رَ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ حاتمی طائی است . (منتهی الارب ).