کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اربع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اربع
/'arba'/
معنی
= اربعه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اربع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'arba' = اربعه
-
اربع
فرهنگ فارسی معین
(اَ بَ) [ ع . ] 1 - چهار. 2 - چهار زن .
-
اربع
لغتنامه دهخدا
اربع. [ اَ ب َ ] (اِخ ) رجوع به بیت اربئیل و حبرون و قاموس کتاب مقدس شود.
-
اربع
لغتنامه دهخدا
اربع. [ اَ ب َ ] (ع عدد، ص ، اِ) چهار. اربعة. || چهارگانه .- امهات اربع . رجوع به امهات شود.- تسبیحات اربع . رجوع به تسبیحات شود.- جنات اربع . رجوع به جنات شود.- جهات اربع . رجوع به جهات شود.- دوال اربع . رجوع به دوال شود.- طبایع اربع . رجوع به طبایع...
-
اربع
لغتنامه دهخدا
اربع. [ اَ ب ُ ] (ع اِ) ج ِ رَبع. سرایها.
-
واژههای مشابه
-
أَرْبَع
فرهنگ واژگان قرآن
چهار
-
ذوات اربع
لغتنامه دهخدا
ذوات اربع. [ ذَ ت ُ اَ ب َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) چارپایان . چهارپایان . چاروایان .
-
اربع مقالات
لغتنامه دهخدا
اربع مقالات . [ اَ ب َ م َ ] (اِخ ) چهارمقاله . رابوعا. نام کتابی از بطلمیوس .
-
ام اربع و اربعین
لغتنامه دهخدا
ام اربع و اربعین . [ اُم ْ م ُ اَ ب َ عِن ْ وَ اَ ب َ ] (ع اِ مرکب ) حشره ای است زهردار. (از اقرب الموارد) (از المنجد) . هزارپا. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
أَرْبَع
فرهنگ واژگان قرآن
چهار
-
اربا
لغتنامه دهخدا
اربا. [ اَ ] (اِ) نامی است که در گیلان به کلهو دهند. رجوع به کلهو شود.
-
عُرُباً
فرهنگ واژگان قرآن
جمع عروب است ، و عروب به معناي زني است که به شوهرش عشق ميورزد ، و يا حداقل او را دوست بدارد و در برابرش ناز و کرشمه داشته باشد