کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارال
لغتنامه دهخدا
ارال . [ اَ ] (اِخ ) (دریاچه یا بحر...) آرال . دریاچه ای بزرگست در ترکستان غربی واقع بین 54 و 59 درجه ٔ طول شرقی و42 و 46 درجه ٔ عرض شمالی و از 150 تا 250 هزار گز در مشرق بحر خزر واقع است . مساحت سطح آن در حدود 67 هزار گز مربع و معظم طول آن از شمال ب...
-
ارال
لغتنامه دهخدا
ارال . [ اَ ] (اِخ ) کوهی است هذیل را. (معجم البلدان ) (دائرة المعارف بستانی ).
-
واژههای مشابه
-
آرال
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāl) نام دریاچهای در آسیا (ترکستان غربی) که قبلاً در قلمرو جغرافیای ایرانی بوده است .
-
آرال
لغتنامه دهخدا
آرال . (اِخ ) نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور بدریای آرال به آسیا در ترکستان غربی بوسعت 67 هزار کیلومترمربع. رود سیحون و جیحون بدان ریزد و این دریاچه بعلت خشکی هوای اطراف و ماسه و فُرش که رودها با خود بدان آرند رو بکاهش دارد.
-
دریاچه ٔ آرال
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ آرال . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ] (اِخ ) بحیره ٔ خوارزم . (یادداشت مرحوم دهخدا). دریاچه ٔ بزرگی در آسیا در ترکستان غربی . رجوع به آرال در ردیف خود شود.
-
دریای آرال
لغتنامه دهخدا
دریای آرال . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ بزرگی است در آسیا در ترکستان غربی به مساحت 66 هزار کیلومتر مربع واقع در اتحاد جماهیر شوروی در جمهوری قزاقستان . و رودهای سیحون و جیحون به آن میریزد عمقش به 68 متر میرسد و ده درصد نمک دارد. دریاچه ٔ خوارزم . ب...
-
واژههای همآوا
-
آرال
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāl) نام دریاچهای در آسیا (ترکستان غربی) که قبلاً در قلمرو جغرافیای ایرانی بوده است .
-
آرال
لغتنامه دهخدا
آرال . (اِخ ) نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور بدریای آرال به آسیا در ترکستان غربی بوسعت 67 هزار کیلومترمربع. رود سیحون و جیحون بدان ریزد و این دریاچه بعلت خشکی هوای اطراف و ماسه و فُرش که رودها با خود بدان آرند رو بکاهش دارد.
-
ارعل
لغتنامه دهخدا
ارعل . [ اَ ع َ ] (ع ص ) گول . || گیاه بالیده و فروهشته شاخها. || هر گیاه که دراز و نیکو و دوتاه گردد. (منتهی الأرب ).
-
جستوجو در متن
-
دریاچه ٔ خوارزم
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ خوارزم . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) بحیره ٔ خوارزم . دریاچه ٔ آرال که نزد جغرافیون قرون وسطی دریاچه ٔ خوارزم نامیده شد. (یسنا ج 1 ص 54). رجوع به آرال در ردیف خود شود.
-
آوار
لغتنامه دهخدا
آوار. (اِخ ) نام قومی ازمردم ارال و آلتائی که مدت سه قرن بر اروپا تاختن بردند و در 168 هَ .ق . شارلمانْی آنان را دفع کرد.
-
پجنگ
لغتنامه دهخدا
پجنگ . [ پ ِ ج ِ ن ِ ](اِخ ) یا نوگای . نام قبایلی میان دره های آرال و یمبا. و رجوع به پچنگ شود.