کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اراج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اراج
لغتنامه دهخدا
اراج . [ اَ ] (اِخ ) از قرای بلوک شمیران ، در مشرق درّه ٔ دارآباد.
-
اراج
لغتنامه دهخدا
اراج . [ اَرْ را ] (ع ص ) بسیار دروغگوی . || بسیار ورغلاننده .
-
اراج
لغتنامه دهخدا
اراج . [اَ ] (اِخ ) قضائی است از ولایت قسطمونی مشتمل بر نواحی یازی کوی و اکدیر و افشار. سکنه ٔ آن در حدود 16000تن مسلمانان باشند و در آن بیشه های بسیار است و مهمترین محصول آن تنباکوست . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ). || شهریست واقع در اراضی کوهستانی ، بیک ...
-
واژههای همآوا
-
عراج
لغتنامه دهخدا
عراج . [ ع ُ ] (ع اِ) کفتار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
کامرانیه و حصار بوعلی
لغتنامه دهخدا
کامرانیه و حصار بوعلی . [ نی ی ِ وَ ح ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران . واقع در سه هزارگزی خاور تجریش کنار راه شوسه ٔ تجریش به اراج . ناحیه ای است واقع در دامنه ٔ سردسیر دارای 162 تن سکنه میباشد. تاتی فارسی زبانند.از قنات و رود دا...
-
وراج
لغتنامه دهخدا
وراج . [ وِرْ را ] (ص ) از وَرّاج ، مبدل عربی اَرّاج . بسیار دروغگوی . ورغلاننده از مصدر اَرج و اَریج و اَریجَه به قیاس ور و ور زدن به وراج بدل شده . پرحرف . روده دراز. (فرهنگ فارسی معین ). || پرگوی . (یادداشت مؤلف ) : این زن کنجکاوو وراج از زیر و ب...
-
چرکش
لغتنامه دهخدا
چرکش . [ چ َ ک َ ] (اِخ ) سامی بیک گوید: یکی از سه قضایی است که سنجاق کنغری را تشکیل می دهد. از مشرق به خود کنغری ، از شمال به «آراج »، از مغرب به «کرده » و از جنوب به «یبان آباد» محدود است . دارای 388 قریه است که به 74 دیوان منقسم شده اند. سکنه ٔ آن...
-
ارس
لغتنامه دهخدا
ارس . [ اُ ] (اِ) سرو کوهی . (جهانگیری ) (آنندراج ). شعوری بکسر راء آورده گوید: درخت آراج و بعضی فرهنگ ها درخت چنار نوشته اند. (شعوری ).گونه ایست از سرو کوهی که آنرا به خراسان اُرس نامند و در جاده ٔ چالوس وگچسر هورَس گویند و در نوده بنام اَورَس مشهور...