کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارائه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ارائه
/'erā'e/
معنی
۱. نشان دادن؛ نمایاندن.
۲. بیان کردن؛ گفتن: ارائهٴ دلیل.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. عرضه، نمایش،
۲. نشاندادن، نمودن
برابر فارسی
پدیدار کردن، نمایاندن، پیشکش، پیش آور
فعل
بن گذشته: ارائه داد
بن حال: ارائه ده
دیکشنری
delivery, exhibit, exposure, proposition, rendering
-
جستوجوی دقیق
-
ارائه
واژگان مترادف و متضاد
۱. عرضه، نمایش، ۲. نشاندادن، نمودن
-
ارائه
فرهنگ واژههای سره
پدیدار کردن، نمایاندن، پیشکش، پیش آور
-
ارائه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اراءَة] 'erā'e ۱. نشان دادن؛ نمایاندن.۲. بیان کردن؛ گفتن: ارائهٴ دلیل.
-
ارائه
فرهنگ فارسی معین
(اِ ئِ) [ ع . ارائة ] (مص م .) نمودن ، نشان دادن .
-
ارائه
دیکشنری فارسی به عربی
إبراز
-
واژههای مشابه
-
ارائة
لغتنامه دهخدا
ارائة. [ اِ ءَ ] (ع مص ) نمودن . (غیاث ). بنمودن . نشان دادن .- ارائه دادن و ارائه کردن ؛ نمودن . نشان دادن .- ارائه ٔ طریق ؛ راه نمودن . رهبری .راهنمائی . رهنمونی . دلالت .|| اری اﷲبفلان ؛ بنماید خدای مردم را عذاب و هلاک او را. (منتهی الارب ). || ...
-
presentation layer
لایۀ ارائه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] لایۀ ششم الگوی اتصال متقابل سامانههای باز که تفاوت قالبهای مختلف دادهای، مانند شناسۀ نویسهها، را پنهان میکند و خدمات ارتباطی شفاف را بین سامانههای ناهمسان فراهم میآورد
-
ارائه دادن
فرهنگ واژههای سره
پیش نهادن
-
ارائه کرد
فرهنگ واژههای سره
رو کرد
-
ارائه کارت
دیکشنری فارسی به عربی
إبراز البطاقَهِ
-
ارائه کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أبرَزَ
-
ارائه مدارک
دیکشنری فارسی به عربی
إبراز المؤهلات ، إبراز الوثائق
-
ارائه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
إراءَة
-
ارائه طریق کردن
فرهنگ واژههای سره
پیشنهاد کردن