کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اذواد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اذواد
لغتنامه دهخدا
اذواد. [ اَذْ ] (ع اِ) ج ِ ذَود.
-
واژههای همآوا
-
ازواد
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ زاد؛ توشه ها.
-
ازواد
لغتنامه دهخدا
ازواد. [ اَزْ ] (ع اِ) ج ِ زاد. (دهار).
-
جستوجو در متن
-
لبیین
لغتنامه دهخدا
لبیین . [ ل ُ ب َی ْی ی َ ] (اِخ ) (تثنیه ٔ لبی و لُبَی ّ تصغیرِ لَبْی )نام دو آب متعلق به بنی العنبر. جحدَر اللص ّ گوید:تعلمن ّ یا ذوداللبیّین سیرةبنالم تکن اذوادُ کن ّ تسیرها.و زهیر گوید:لسلمی بشرقی القنان منازل و رسم بصحراء اللبیین حائل .(معجم الب...
-
ذود
لغتنامه دهخدا
ذود. [ ذَ ] (ع اِ) جماعت سه شتر ماده تا ده یا پانزده یا بیست یا سی یا مابین دو و نه و واحد و جمع در آن یکسان است یا آن جمعی است بی واحد و یا واحد است و جمع آن اَذواد است ودر مثل آمده است : الذود الی الذود ابل . و شیخ اجل سعدی علیه الرحمة آنرا بدین صو...