کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اذهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اذهان
/'azhān/
معنی
= ذهن
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
افکار، خاطرهها، ذهنها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اذهان
واژگان مترادف و متضاد
افکار، خاطرهها، ذهنها
-
اذهان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ذهن] 'azhān = ذهن
-
اذهان
لغتنامه دهخدا
اذهان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ذِهن .
-
اذهان
لغتنامه دهخدا
اذهان . [اِ ] (ع مص ) فراموشانیدن از... || مشغول کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). مشغول کردن از: اذهننی عنه ؛ فراموش گردانید مرا از آن و مشغول کرد.
-
واژههای مشابه
-
اذهان عمومی را تحریک می کند
دیکشنری فارسی به عربی
يثيرُ الرَّأي الْعامَ
-
جستوجو در متن
-
افکار
واژگان مترادف و متضاد
اذهان، اندیشهها، فکرها
-
يثيرُ الرَّأي الْعامَ
دیکشنری عربی به فارسی
افکار عمومي را جريحه دار مي کند (بر مي آشوبد , تحريک مي کند) , اذهان عمومي را تحريک مي کند , احساسات عمومي را برمي انگيزد
-
سمپاشی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاشیدن (سم)، آفتزدایی کردن، آفتکشی کردن ۲. شایعه پراکندن، شایعهپراکنی کردن، افترا زدن ۳. مشوبسازی کردن (اذهان)، مخدوش ساختن، بدنام کردن
-
ذهن
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - فهم ، دریافت . 2 - حافظه ، یاد. 3 - هوش ، خرد. ج . اذهان . 4 - باطن ، درون .
-
یادگار
فرهنگ نامها
(تلفظ: yād(e)gār) آنچه از کسی یا چیزی باقی میمانَد و خاطرهی او را در اذهان زنده نگهمیدارد ؛ یاد ، خاطره؛ یادگاری ؛ (به مجاز) فرزند خلف به جا مانده از پدر و جد ، جانشین ، وارث ؛ (در قدیم) نشان، اثر ؛ (در قدیم) ماندگار ، ماندنی .
-
نَکِرَهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
از آنچه از آنان ديد ، بدش آمد ( آن را رفتاري غير معهود و نا مأنوس دانست . کلمه نکر هم به معناي زيرکي است و هم به معناي امري دشوار است ، که اذهان آن را نميشناسد لذا به عمل زشت نیز چون نامأنوس با جامعه ی انسانی است منکر می گویند)
-
نُّکُرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ناآشنا - بی سابقه-بس دشوار و هولناک (کلمه نکر هم به معناي زيرکي است و هم به معناي امري دشوار است ، که اذهان آن را نميشناسد لذا به عمل زشت نیز چون نامأنوس با جامعه ی انسانی است منکر می گویند .عبارت "عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّکْراً "يعني خدا ايشان را ع...
-
ملم
لغتنامه دهخدا
ملم . [ م ُ ل ِم م ] (ع ص ) غلام ملم ؛ کودک نزدیک به بلوغ . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بلای نازل . سختی و بلا : این تصور مکن که در هیچ ملم و مهم که پیش آید... مرا از پیشبرد کار تو اغفال و اذهان تواند بود. (مرزبا...