کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اذعار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اذعار
لغتنامه دهخدا
اذعار. [ اِ ] (ع مص ) ترسانیدن . (منتهی الارب ). ترساندن . تخویف . تهدید.
-
واژههای همآوا
-
عزائر
لغتنامه دهخدا
عزائر. [ ع َ ءِ ] (ع ص ، اِ) بصیغه ٔ جمع،مانند عَزیر است . (از منتهی الارب ). رجوع به عزیر شود. || کمتر از عضاه و بالاتر از دِق ّ. (از اقرب الموارد). || عودها. || بقایای درخت ، و آن را واحد نباشد. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مذعر
لغتنامه دهخدا
مذعر. [ م ُ ع ِ] (ع ص ) ترساننده . (آنندراج ). خوف دهنده . (از متن اللغة). نعت فاعلی است از اذعار. رجوع به اذعار شود.
-
ترسانیدن
لغتنامه دهخدا
ترسانیدن . [ت َ دَ ] (مص ) خائف کردن و سبب ترسیدن شدن . وعده ٔ بددادن و خوف و بیم وارد آوردن . (ناظم الاطباء). ترساندن . تهدید کردن . بیم کردن . تحذیر. هراسانیدن . اخافه .ارهاب . اذعار. تهدید. تهدد. ترهیب . بیم دادن . تخویف . تهویل : زن درحال رقعتی ن...