کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ادکار
لغتنامه دهخدا
ادکار. [ اِدْ دِ ] (ع مص ) اِذّکار. اذدکار. یاد آوردن . بیاد آوردن . یاد کردن . || پند گرفتن .
-
جستوجو در متن
-
اذدکار
لغتنامه دهخدا
اذدکار. [ اِ دِ ] (ع مص ) اِذِّکار. ادّکار.
-
اذکار
لغتنامه دهخدا
اذکار. [ اِذْ ذِ ] (ع مص ) اذکار چیزی ؛ یادکردن آن را. گذشته ها یاد کردن . (مؤید الفضلاء). ادّکار. استذکار. تذکر. ذکر. || بیاد آوردن . تذکیر. با یاد آوردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
-
یادآوردن
لغتنامه دهخدا
یادآوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) بخاطر آوردن و متذکر شدن . (ناظم الاطباء). فراموش شده ای را دوباره بخاطر آوردن . تذکر. تذکار. تذکره . اذکار. ادکار. ذکری . ذُکر : یاد آری و دانی که تویی زیرک و نادان ور یاد نیاری تو سگالش کن و یادآر. رودکی .یادت آور پدر...
-
مصدر
لغتنامه دهخدا
مصدر. [ م َ دَ ] (ع اِ) محل بازگشت از حج . ج ، مصادر. (ناظم الاطباء). جای بازگشتن . (منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ). جای بازگشت . (ناظم الاطباء). جای صادر شدن . (آنندراج ). || محل بازگشت ازآب . (ناظم الاطباء). || جای بیرون آمدن . (غیاث ) (آنندراج )...