کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ادهان
/'adhān/
معنی
= دُهن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ادهان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ دُهن] [قدیمی] 'adhān = دُهن
-
ادهان
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ دُهن ، دُهنه ؛ روغن ها، چربی ها.
-
ادهان
لغتنامه دهخدا
ادهان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دُهن و دُهنه . روغنها.
-
ادهان
لغتنامه دهخدا
ادهان . [ اِ ] (ع مص ) ظاهر کردن خلاف باطن . (منتهی الارب ). مداهنه . (زوزنی ). مداهنت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || دروغ گفتن . || نفاق کردن . || پوشیدن . (آنندراج ). بپوشیدن . || صنعت کردن در سخن و جز آن . || خیانت کردن . || صاف گردانیدن . (منتهی...
-
ادهان
لغتنامه دهخدا
ادهان . [ اِدْ دِ ] (ع مص ) چرب شدن . || طلا کردن روغن بر خود. (منتهی الارب ). روغن مالیدن . خویشتن را بروغن چرب کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
مدهن
لغتنامه دهخدا
مدهن .[ م ُ هَِ ] (ع ص ) چاپلوس . متملق . فریبنده . (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادهان . رجوع به ادهان شود.
-
دهن
فرهنگ فارسی معین
(دُ هْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - روغن . 2 - چربی . ج . ادهان .
-
مداف
لغتنامه دهخدا
مداف . [ م َ ] (اِ) حقه خانه ، خانه ای که در آن ادهان معطره کنند. (یادداشت مؤلف ).
-
مسوحا
لغتنامه دهخدا
مسوحا. [ م َ ] (ع اِ) ادهان مرکبه . مسوحات . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
تُدْهِنُ
فرهنگ واژگان قرآن
نرمي و ملايمت کني (از مصدر ادهان است که مصدر باب افعال از ماده دهن است ، و دهن به معناي روغن ، و ادهان و مداهنه به معناي روغن مالي ، و به اصطلاح فارسي ماست مالي است ، که کنايه است از نرمي و روي خوش نشان دادن )
-
يُدْهِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
نرمي و ملايمت کنند (از مصدر ادهان است که مصدر باب افعال از ماده دهن است ، و دهن به معناي روغن ، و ادهان و مداهنه به معناي روغن مالي ، و به اصطلاح فارسي ماست مالي است ، که کنايه است از نرمي و روي خوش نشان دادن )
-
مُّدْهِنُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
سهل انگاری کنندگان - بی اعتنایی کنندگان (جمع اسم فاعل از مصدر ادهان است ، و ادهان به معناي سهلانگاري است ، که البته در اصل به معناي روغن مالي به منظور نرم کردن چيزي بوده ، و به عنوان استعاره در سهلانگاري استعمال شده است ، و استفهام در آيه ی "أَفَبِهَ...
-
هاریطوس
لغتنامه دهخدا
هاریطوس . (اِخ ) مؤلف است . هرمس یکی از کتب خویش را در صناعت کیمیا به نام او یا خطاب به او نوشته است . وی را در نیر نجات اشجار و ثمار و ادهان و حشایش کتابی است . (ابن الندیم ).
-
دهنة
لغتنامه دهخدا
دهنة. [ دُ ن َ ] (ع اِ) پاره ای از روغن . ج ، ادهان و دهان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به دهن شود.- هو طیب الدهنة ؛ او بوی خوش دارد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).