کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادعنکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ادعنکار
لغتنامه دهخدا
ادعنکار. [ اِ ع ِ ] (ع مص ) ناگاه پیش آمدن . مؤلف تاج العروس گوید:ادعنکر؛ اَهمله الجوهری و قال ابن درید یقال ادعنکرعلیهم بالفحش ؛ اذا اندراء بالسوء. قال : قد ادعنکرت بالفحش و السوء و الاذی أمیتها ادعنکار سیل علی عمرو.- ادعنکار بفحش ؛ ناگاه ببدی پی...
-
جستوجو در متن
-
دعنکر
لغتنامه دهخدا
دعنکر. [ دَ ع َ ک َ ] (ع ص ) نعت است از ادعنکار. (منتهی الارب ). کسی که ناگاه به بدی پیش آید. (ناظم الاطباء). آغاز کننده ٔ بدی بر دیگران . (از اقرب الموارد). دعنکران . و رجوع به دعنکران شود.