کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادب آموخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ادب و فرهنگ
فرهنگ گنجواژه
تمدن.
-
فضل و ادب
فرهنگ گنجواژه
دانش.
-
عقل و ادب
فرهنگ گنجواژه
بزرگی.
-
علم و ادب
فرهنگ گنجواژه
انسانیت.
-
حجب و ادب
فرهنگ گنجواژه
ادب، اخلاق.
-
نظافت و ادب
فرهنگ گنجواژه
ادب.
-
ادم جسور و بی ادب
دیکشنری فارسی به عربی
قشرة
-
جستوجو در متن
-
فرهیخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: farhixte) ادب آموخته ، آموخته ، مؤدب ، فرهیخته ؛ برخوردار از سطح والایی از دانش ، معرفت یا فرهنگ .
-
فرهیخته
فرهنگ فارسی معین
(فَ تِ) (ص مف .) = فرهخته : ادب آموخته ، دانش آموخته ، دارای فرهنگ والا.
-
پرهیخته
فرهنگ نامها
(تلفظ: parhixte) فرهیخته ، ادب آموخته ، تربیت شده.
-
مؤدب
فرهنگ فارسی معین
(مُ ءَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) تربیت شده ، ادب آموخته ، باادب .
-
متأدب
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ءَ دِّ) [ ع . ] (اِفا.) ادب آموخته .
-
فراهیخته
فرهنگ فارسی معین
(فَ تِ) (ص مف .) = فراهخته : 1 - برکشیده . 2 - تربیت شده ، ادب آموخته .
-
بافرهنگ
لغتنامه دهخدا
بافرهنگ . [ ف َ هََ ] (ص مرکب ) (از: با + فرهنگ ). ادب آموخته . پرهیخته . ادب گرفته . ادیب . (یادداشت مؤلف ). || رفیع و بلندمرتبه . || پاک نژاد. || دانا. عاقل . (ناظم الاطباء).
-
مؤدب
لغتنامه دهخدا
مؤدب . [ م ُ ءَدْ دَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تأدیب . ادب داده شده . (آنندراج ) (غیاث ). ادب آموخته شده و تربیت شده و باادب . ادب گرفته . تعلیم شده و نیک پرورده شده و خوش خوی و باحیا و باشرم و خوش روی و نیک نهاد. (ناظم الاطباء). تربیت یافته . به ادب ...