کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادامه دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ادامه دادن
دیکشنری
bide, continue, hold, follow, proceed, resume, preserve, pursue, remain, reopen, stick, sustain
-
جستوجوی دقیق
-
ادامه دادن
دیکشنری فارسی به عربی
استمر , اکثر , عيش ، استئناف
-
واژههای مشابه
-
ادامة
لغتنامه دهخدا
ادامة. [ اِ م َ ] (اِخ ) شهریست دارای سور از شهرهای نفتالی بین کنادة و رامة و ظاهراً در شمال غربی بحرالجلیل واقع بوده است و اثری از آن تاکنون بدست نیامده است . (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
-
ادامه داد
فرهنگ واژههای سره
دنبال کرد
-
analytic continuation, analytic prolongation
ادامۀ تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در آنالیز مختلط، توسیع دامنۀ تحلیلی بودن یک تابع تحلیلی
-
upward continuation
ادامۀ فراسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] محاسبۀ میدان پتانسیل در ترازی بالاتر از ترازی که میدان در آن اندازهگیری شده است
-
downward continuation
ادامۀ فروسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] محاسبۀ میدان پتانسیل در ترازی پایینتر از ترازی که میدان در آن اندازهگیری شده است
-
ادامه ندادن
دیکشنری فارسی به عربی
اوقف
-
ادامه داد
دیکشنری فارسی به عربی
استطرد
-
ادامه یافت
دیکشنری فارسی به عربی
استمرّ
-
به سخنانش ادامه داد
دیکشنری فارسی به عربی
استطرد
-
در ادامه سخنانش گفت
دیکشنری فارسی به عربی
استطرد
-
مدتى ادامه یافت
دیکشنری فارسی به عربی
استمرّ بعض الوقت
-
ادامه داد به
دیکشنری فارسی به عربی
استمرّ فى