کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخ الموت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اَخ، اَخی، اَهی، ائیی
لهجه و گویش تهرانی
نجاست
-
آخ و واخ
فرهنگ گنجواژه
اظهار ناراحتی و درد، صدای درد یا لذت
-
آخ و اوخ
فرهنگ گنجواژه
آخ و واخ.
-
آخ و واخ
فرهنگ گنجواژه
صدای درد، ناز و کرشمه. آخ و واخ کسی درآمدن
-
آخ و وای
فرهنگ گنجواژه
صدای ناله.
-
اخ و پِف کردن
فرهنگ گنجواژه
عیب کردن، نکوهیدن .
-
اخ و پیف کردن
فرهنگ گنجواژه
اظهار ناراحتی کردن.
-
اَخ و تِخ
فرهنگ گنجواژه
عدم رضایت، اکراه. اخ و تخ کردن.
-
اخ و تُف
فرهنگ گنجواژه
تف. اخ و تف کردن
-
اَه، ائی،ایی، اهی، اَخ
لهجه و گویش تهرانی
نامطلوب،نجاست
-
اَئی، اخی، اهی، اَخ، اَه.
لهجه و گویش تهرانی
بد،نامطلوب.حالا این دیگه اخ شد
-
جستوجو در متن
-
الموتیان
لغتنامه دهخدا
الموتیان . [ اَ ل َ ] (اِخ ) اسماعیلیه و پیروان حسن صباح را گویند بمناسبت قلعه ٔ الموت که درتصرف آنان بود. رجوع به الموت و «اسماعیلیه » شود.
-
بیت الموت
لغتنامه دهخدا
بیت الموت . [ب َ تُل ْ م َ ] (اِخ ) در احکام نجوم برج پس از بیت النساء باشد و آن بیت هشتم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ملک الموت
لغتنامه دهخدا
ملک الموت . [ م َ ل ِ کُل ْ م َ ] (اِخ ) فرشته ٔ مرگ . فرشته ٔ جان ستان . قابض ارواح . عزرائیل . ابویحیی : آگاه نه که امیر از دور ایستاده است و ملک الموت آمده به جان ستدن . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 458). آنگه با ملک الموت در مناظره آمد. (کشف الاسرار ج 3...
-
ارچستان
لغتنامه دهخدا
ارچستان . [ ] (اِخ ) ملوک دیلم را ارچستان گفتندی . (جهانگشای جوینی در ذکر الموت ).